یادداشت مخاطب

یادداشتی بر مسخره باز همایون غنی زاده

پوستر مسخره باز
پوستر مسخره باز

به همایون غنی زاده و مسخره بازی اش و یادی از هما روستا.

من مخاطب سینما هستم. مسخره باز همایون غنی زاده را چند بار تماشا کردم و هر باز از دیدن آن لذت بردم.

به نظر من ، واگویه های ذهنی دانش به زیبایی تصویر شده است. منِ مخاطب وارد ذهن دانش شده و با همه جزئیات ،افکار دانش را ورق میزنم.

شخصیت محوری دانش با همه دلبستگی هایش به سینما ، موجب میشود که من مخاطب هم مثل دانش ، همه زندگی را از دید شخصیت های تاریخ سینما ببینم. بتوانم در انزلی ، در تهران ، در ارومیه و اصفهان در صف سنگکی و بقالی هم شاهد حضور قهرمانان سینمای جهان باشم. شاهد خرید پاپیون از بقالی محله مان باشم. قهرمان لئون حرفه ای را کنار خودم در صندلی تاکسی ببینم. و این امر لذت بخش را به لطفمسخره باز همایون غنی زاده دارم.عینکی از جنس سینما به چشم بزنم و همه چیز را از لابه لای فیلم های سینما تماشا کنم.

فیلمی را تماشا میکنیم که در فضایی فانتزی و سورئال توانسته مخاطب را جذب خودش کند. اما نکته ای هست که مخاطب باید برخی از فیلم های سینمای جهان را دیده باشد. فیلم هایی مثل بیل را بکش یا لئون حرفه ای و یا درخشش و … به نظر میرسد همایون غنی زاده می بایست برای جذب مخطبانی که شاید چندان علاقه ای به سینمای جهان ندارند فکری میکرد.

من که غنی زاده را از  می سی سی پی و نشسته مردن هایش میشناختم ، مشتاق دیدن فیلمش بودم. به همراه دو دوست کمتر فیلم بینم و به پیشنهاد من رفتیم سینما. از اولین جهش ها به فیلم های خارجی ، دوستان من سوال میپرسیدند، این چرا این جوری شد ؟ و من اروم در گوششان میگفتم لئون حرفه ای رو ندیدی؟ ای بابا این که خ معروفه درخشش کوبریک دیگه . بعد در میانه دیدم که این دو سالی یک فیلم میبینند ، آن هم فیلم طنز ،آن هم چه طووور بشود. پس حق دارند که ارتباطی نگیرند با فیلم.

داستان و روایت بسیار یک دست و بدون دست اندازی را شاهدیم. تیپ سازی ها ، شخصیت پردازی های فانتزی ، دقیق و جذاب طراحی شده است. شخصیت کاظم خان با بازی درخشان استاد نصیریان ، بازرس کیانی و رضا کیانیان ، تقابل این دو و قصه ها و خرده روایت های قدیمی آنها برای من مخاطب قابل تعقیب و لذت بخش است. قصه داستان با این که اقتباسی از آرایشگر شیطانی خیابان سوئینی تاد بود ، ولی به زیبایی ایرانیزه شده بود.

و زن در مسخره باز همایون غنی زاده، یک معماست .. ما جز هما ، زنی در فیلم نمیبینیم. ولی تاثیر زن را حس میکنیم. شاپور و دانش ، مهربان میشوند و ملایم. لطافت روح آنها را فرا میگیرد. حضور زن در مسخره باز یک معماست.

در ادامه شخصیت پردازی ها ، اینکه من به شیرینی، همکاری دانش و شاپور را با همه تضاد و دعوا و کش مکش هایشان میچشم هنر غنی زاده است با طراحی یک جهان فانتزی پر از مو. شاپور با بازی بابک حمیدیان به زیبایی توانسته مدل آرمان خواهی ایرانیان را تصویر بکشد. یک فعال سیاسی ،کودتا چی که موقتا ، سال هاست در آرایشگاه کار میکند. روزنامه میخواند و از دیدن بارپرس رنگ عوض میکند.

و اما نکته ای که وجود دارد ، در جشنواره و اکران عمومی در سینما ها عبارت هایی در مسخره باز همایون غنی زاده وجود داشت. این جملات در پخش در شبکه خانگی حذف شد و یک بار دیگر طعم تلخ سانسور را به فیلمی دیگر چشاند. این حضور تیغ سانسور در این مرحله از فیلم خیلی خیلی تلخ و گزنده است. مخصوصا عبارت ” نحسی گرفته این مملکت رو ” که کاظم خان چند باری تکرار میکند با عبارت ” نحسی گرفته این مغازه رو ” جا به جا شده . من متوجه تنگ نظری سانسورچی نمیشوم. مثلا پیر مردی در گوشه این مملکت ، آن هم فیلمی که زمان ندارد ، ولی از نشانه های زیادی شاهد روایت در زمان های گذشته هستیم ، حق ندارد فکر کند که مملکت اش را نحسی گرفته ؟ تنگ نظری تا کی ؟؟

به هر حال ، مسخره باز همایون غنی زاده ، با همه پر مو بودنش ، برای من ، مصداقی از هنر جذاب سینمای بود . یک سینمای فانتزی ، از دید ما ایرانی ها . جسارت کسب چنین تجربه ای ، فارغ از نتیجه آن قابل ستایش است.

در کل فیلم مسخره باز ، از نظر من یک اثر فوق العاده و جذاب است در سینمای ایران. ممنونم جناب غنی زاده ممنون .

مسعود موتابی / مخاطب جدی سینما

نقد کامل قیلم را اینجا بخوانید.

 

امتیاز کاربران: اولین نفری باشید که امتیاز می دهد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

5 − چهار =

دکمه بازگشت به بالا