نقد قصر شیرین
عوامل فیلم
نویسنده و کارگردان قصر شیرین : سید رضا میرکریمی
بازیگران: حامد بهداد، ژیلا شاهی، یونا تدین، نیوشا علیپور، محمد عسگری، بابک لطفی و آزاده نوبهار
نقد فیلم قصر شیرین
اگر به تعبیر آقای کدکنی در کتاب موسیقی شعر سبک را نوآوری همراه با بسامد تعریف کنیم میرکریمی را می توان کارگردان صاحب سبکی دانست که در هر فیلم قدمی به سوی تکامل کاری خود بر می دارد. با وجود شباهت استخوان بندی کلی آثار ایشان ، فیلم های ساخته شده بر این استخوان بندی متفاوت و بدیع می نمایند. میرکریمی در عین حفظ سبک کاری خود همواره دست به تجربیات جدید می زند و در هر فیلم دنیای تازه ای برای بیننده می آفریند. فرار از تکرار حتی در انتخاب همکاران و عوامل فیلم های او مشاهده می شود. نگارنده به غیر از شادمهر راستین شخص دیگری از عوامل اصلی را در ذهن ندارم که میرکریمی در بیش از دو پروژه با او همکاری کرده باشد. این شجاعت در تجربیات جدید نشان از تسلط او بر مدیومی به نام سینما دارد.
سید رضا میرکریمی را پیشتر در نقد فیلم های “امروز” و “دختر” معرفی کرده ایم و ویژگی های فیلمسازیش را برشمرده ایم. ریتم ملایم و ثابت، بازی های ملموس و نزدیک به آدم های کوچه و بازار- که ممکن است در قصر شیرین سیمرغ را برای بهداد به ارمغان آورد-، نگاه گرافیکی به قاب به منزله یک کارت پستال، غنای بصری، تاکید بر موضوعات انسانی-اخلاقی، داستان های ساده و فضاسازی خاص و در عین حال منعطف در انتقال احساس قبض و بسط از جمله این ویژگی ها است.
دنیایی “قصر شیرین” بسیار ساده و بی طمطراق است. روشن و بی آلایش مانند مردمان روستاهای غرب کشور. تنها نقطه تاریک این دنیا” جلال” ای است که زن و فرزند خود را رها کرده است و حالا با مرگ شیرین همسر سابقش به دنبال مصادره به مطلوب ارثیه اوست. ارثیه ای که جلال دوست ندارد فرزندانش بخشی از آن باشند. تمام فیلم حول همین داستان یک خطی شکل گرفته است. با این وجود ریتم قصر شیرین اصلا کند نیست و برای دیدن آن نیازی به اعصاب پولادی وجود ندارد. چرا که اطلاعات دهی قطره چکانی و خرده روایاتی که در هر کدام نقد اجتماعی ساده ای هم در آن گنجانده شده این ضعف را جبران کرده است. خرده روایات قصر شیرین قطعات خالی پازل داستان را پر کرده اند و آن قدر جذاب به نمایش در آمده اند که می توان به هرکدام به منزله یک فیلم کوتاه خوش ساخت نگریست. پیرنگ اصلی به خوبی توانسته مانند یک نخ تسبیح خرده روایات و اتفاقات داستان اصلی را به یکدیگر متصل کند وکلیتی به نام قصر شیرین به یادگار بگذارد.
عامل دیگری که باعث شده فیلمی جاده ای نسبتا کم رویدادی چون “قصر شیرین” بتوانند بیننده را تا پایان با خود همراه کند تدوین خوب اثر است. در تدوین تمام پلان زائدی حذف شده و فقط نماهایی که کارکرد اثربخش دارند در نسخه نهایی باقی مانده است. این کارکرد اغلب زمینه داستانی یا احساسی دارد و گاهی برای تلطیف فضا در نسخه نهایی جای گرفته است. میرکریمیِ تدوینگر به پختگی لازم برای حذف بی رحمانه سکانس های کم کارکرد دست یافته است. تنها ضعف” قصر شیرین” در تدوین برخی کات های زمخت و سخت آن در یک سوم آغازین فیلم است.
قصرشیرین درپرداخت به موضوع نزدیک به سینمای مجید مجیدی است. منظور از این جمله تقلید میرکریمی از سینمای مجیدی نیست اما به نظر می رسد نوع نگاه فیلم به کودکان به عنوان شخصیت های مکملی که قهرمان نیستند اما موضوع تماما به آن ها گره خورده، وامدار سینمای مجیدی است.
قصرشیرین درپرداخت به موضوع نزدیک به سینمای مجید مجیدی است. منظور از این جمله تقلید میرکریمی از سینمای مجیدی نیست اما به نظر می رسد نوع نگاه فیلم به کودکان به عنوان شخصیت های مکملی که قهرمان نیستند اما موضوع تماما به آن ها گره خورده، وامدار سینمای مجیدی است. فرزندان جلال قهرمانان فیلم قصر شیرین نیستند. نه انتخاب اصلی بر عهده آنان است و نه قرار است از وضع موجود به وضع مطلوب تغییر وضعیت بدهند اما از منظر بیننده همه اتفاقات با نیم نگاهی به آنان معنا پیدا کرده است. حتی پول گرفتن جلال از مفتوحی. این نگاه با درنظرگرفتن این نکته که در آثاری از این دست نمایش روابط انسانی جایگزین قصه گویی به معنای کلاسیک آن شده بیشتر قابل درک است. با این مقدمه انتظار ما از جلال به عنوان قهرمان داستان، کسی است که از نقطه A به نقطه B برسد. و مهمترین عامل این تغییر وضعیت کودکانی باشند که دلبستگی و حسس مسئولیت نسبت به فرزند را در او بیدار کرده اند. به همین دلیل هم بر خلاف نظر برخی، پایان بندی کار درست و به جا است زیرا جلالِ همیشه فراری را نسبت به رفتارش متعهد ساخته است.
هرچند قصر شیرین مملو از ناملایمات است اما نمایش لطیف و نگاه خیرخواهانه- با وجود نشانه های مانند خرده روایت داوودی و پلیس- در طرح آن ها باعث می شود بیننده ترغیب به دنبال کردن ردپای موضوع اصلی فیلم در زندگی شخصی اش شود. پایان بندی قصر شیرین مانند سایر آثار میرکریمی گرفتگی را می زداید و با نگاه امیدآفرینش انبساط خاطر را برای بیننده به ارمغان می آورد. میرکریمی در آخرین ساخته اش هم از بازی گرفتن احساسات بیننده پرهیز و تلاش می کند با تاثیرگذاری بر عواطف آن ها از طریق خلق دنیایی نزدیک به واقعیت، معبری برای اصلاحی هر چند کوچک در زندگی او باز نماید.
این نقد فیلم بر اساس نسخه نمایش داده شده در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر نوشته شده است.