جشنواره سی و چهارمسینمای ایراننقد فیلم

اژدها وارد می شود

اژدها وارد می شود
اژدها وارد می شود

عوامل فیلم

تهیه کننده،نویسنده و کارگردان اژدها وارد می شود : مانی حقیقی
بازیگران: امیر جدیدى، همایون غنى زاده، احسان گودرزى، نادر فلاح، علی باقری، کیانا تجمل

خلاصه داستان

دوم بهمن ماه ١٣۴٣ است ، یک شورلت ایمپالای نارنجى رنگ از قبرستان باستانى مى گذرد و به سمت کشتى به خاک نشسته اى مى راند. داخل کشتى یک زندانى تبعیدى حلق آویز شده . کارگاه حفیظی برای بررسی علت مرگ وی به منطقه اعزام شده است. پس از دفن زندانی زمین به لرزه می افتد. کارگاه حفیظی به این مسئله مشکوک می شود و تلاش  می کند با کمک نوشته های روى دیواره ى کشتى -که خاطرات روزانه زندانی است- چراییِ عدم دفن مردگان در این قبرستان را کشف کند.

نقد فیلم اژدها وارد می شود

زیباییِ رازرازِ زیبایی ستو آن راز نهفته در هنر این است…شعر فوق که از سروده های مرحوم قیصر امین پور است یکی از اساسی ترین اصول هنر را بازگو می کند. اصلی که بیش از همه طرفداران سبک هندی به استفاده از آن مشهورند. رازآلودگی و بیان استعاری مضامین، ابزاری برای بیان مفاهیم پیروان این سبک بوده است. در این سبک تخیل مخاطب ،کامل کننده هنر شاعر است. در این صورت ضمن پرورش قدرت مخیله مخاطب، لذت درک مفاهیم به تلذذ شعرخوانی او افزوده می شود. به طور کلی زمانی که مخاطب ،خود حقیقتی را کشف نماید تاثیر آن بر وجودش را بیشتر درک می کند. استفاده از این ابزار در مدیوم سینما به دلیل بهره مندی همزمان از صدا و تصویر کارکرد بیشتری دارد. زیرا فیلمساز علاوه بر توانایی ایجاد حس کشف و شهود در بیننده می تواند از طریق نمادسازی شرایط این ابزار را به طور کامل تری فراهم کند.مانی حقیقی در آخرین ساخته خود مانند فیلم “پذیرایی ساده” اثری رازآلود ، پر ابهام و سراسر نمادگرایی ارائه کرده است ، به طوری که راهی به جز نگاهی نمادین برای بررسی آن راه دیگری وجود ندارد.

“اژدها وارد می شود” بر خلاف اغلب آثار ایشان شباهتی به بیانیه یا مانیفست سیاسی ندارد و فیلم قوام یافته ای است که همان ایدئولوژی های سیاسی را در لایه های زیرین خود جای داده است. حقیقی به این پختگی در سینما رسیده است که بتواند مانند کارگردانان صاحب سبکی چون میرکریمی، مجیدی و حاتمی کیا، نظراتش را در قالب درامی پرکشش به بیننده القا کند.سبک به کارگرفته شده برای ساخت فیلم شباهت غیر قابل انکاری به منطق فیلم های وسترن دارد. لانگ شات های متعدد ، تصاویر گرم با کلوین بالا، غلبه فضای منفی بر فضای مثبت و تحقیر انسان در برابر طبیعت از ویژگی های بصری ای  است که بهمنش، فیلمبردار اثر  برای خلق چنین فضایی به کار گفته است. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که قاب ها در سکانس های پایانی شباهت زیادی به سکانس های اولیه فیلم “جن گیر” دارد. علاوه بر تصویر، لوکیشن انتخابی اثر و موسیقی متن که ضرباهنگ شدید و تمپویی قوی دارد هم در خلق فضایی وسترن به یاری حقیقی آمده اند.اما مهمترین ویژگی فیلم که آن را به آثار وسترن نزدیک کرده است، روحیه عملگرایی یا پراگماتیستی شخصیت های اصلی داستان است. همه شخصیت ها خود را در کاری که توانایی انجام آن را دارند مُحق می دانند . نقطه مشترک همه شخصیت های فیلم به ویژه حفیظی ، الماس ، چارکی، کیوان و … درهمین نحوه نگرش به دنیاست. حفیظی برای رسیدن به هدف حاضر است جنازه دزدی کند، الماس سمیعی را به قتل می رساند، چارکی برای کشت حفیظی تلاش می کند وهمه و همه در فضای جنگل گونه فیلم، برای رسیدن به هدف خود ازتلاش می کنند و از انجام هرکاری ابایی ندارند. این رفتارهای شخصیت هاست که فضای مورد نظر را به فضای فیلم های وسترن نزدیک کرده است.داستان فیلم” اژدها وارد می شود” به دو بخش کلی تقسیم می شود.

بخش اول داستان حفیظی است و قبرستان و ساواک. و داستان دوم چگونگی و چرایی ساخت فیلم. در بخش اول داستان گویی و ایده های سیاسی کارگردان دراماتیزه می شود و در بخش دوم کارگردان با مصاحبه از افراد آگاه و قابل اعتماد- البته به زعم فیلمساز- سعی در ارائه فکت هایی برای قانع کردن بیننده در واقعی و بی طرف بودن فیلم دارد. در حقیقت قصد فیلم ساز از نمایش بخش دوم مشروعیت بخشیدن و مستندسازی کردن  محتوای فیلم  است که البته نمی تواند نقش خود را به درستی ایفا کند. علت این مسئله نبود رابطه مشخص بین بخش داستانی و مستند فیلم است. بخش مستند گونه فیلم به دلیل نداشتن خط روایی مشخص بیشتر کارکردی شبیه مستند پشت صحنه داشته است تا بخشی از فیلم.

به نظر می رسد به غیر از سکانس پایان بندی، این بخش نه تنها کاربردی برای فیلم نداشته بلکه به ریتم اثر هم لطمه جدی زده است.به غیر از بخش صداگذاری فیلم که ساز ناکوک فیلم محسوب می شود “اژدها وارد می شود” در فرم، به مشکل عمده ی دیگری دچار نیست و همه مولفه های فیلم در سطح قابل قبولی قرار دارند. فرم فیلم شاهکار محسوب نمی شود اما در مجموع می توان گفت، مانی حقیقی توانسته فیلمی یک دست بر پرده نقره ای بنشاند. با توجه به این مسئله برای جلوگیری از طولانی شدن نوشته بدون مقدمه به رمزگشایی برخی نکات کلیدی فیلم می پردازیم.نحوه پایان بندی فیلم به ما ثابت می کند که حقیقی قصد قصه گویی صرف نداشته و باید با دیدی دیگر به اتفاقات فیلم بنگریم. این کار را با گره اصلی داستان آغاز می کنیم. قبرستانی وجود دارد که با دفن هر مرده ای در آن زلزله ای به پا می شود. این زلزله هم فقط در یک  محدوده مشخص اتفاق می افتد. زلزله ای که پایه های کشتی به گل نشسته ای را سست تر و سست تر می کند.  کشته شدگان مدفون در این قبرستان همگی قربانی سیاست و سازمان های امنیتی شده اند.چه سمیعی که در آن محل تبعید بوده ، چه حلیمه که با همکاری چارکی به قتل رسیده و چه کشته شدگانی که از زمان جنگ پرتغالی ها با انگلیسی ها در آن محل مدفون شده اند.

با کنار هم قرار دادن قطعات پازل فیلم به این نتیجه می رسیم که ما نظاره گر داستان کشوری هستیم که با هر قتل یا ترور سیاسی ساواک- یا هر سازمان دیگری- پایه های آن به لرزه می افتد و فروپاشی آن نزدیک و نزدیک تر می شود.

 

با این کنار هم قرار دادن قطعات پازل فیلم به این نتیجه می رسیم که ما نظاره گر داستان کشوری هستیم که با هر قتل یا ترور سیاسی ساواک- یا هر سازمان دیگری- پایه های آن به لرزه می افتد و فروپاشی آن نزدیک و نزدیک تر می شود. یادمان باشد که همه این اتفاقات بین سال 1342 تا 1346 خورشیدی رخ می دهند. زمانی که جرقه های انقلاب اسلامی در حال شکل گرفتن است که حجاریان هم در مصاحبه خود تلویحا اشاره ای به اطلاعات دادن نیروهای  نفوذی در ساواک به گروه های مبارز  از جمله موتلفه و مجاهدین خلق و … می کند.هالیوود در دهه 80 میلادی سِیلی از فیلم ها با تم داستانی هجوم نیروهای بیگانه از اعماق تاریخ یا ورود هیولاهایی شبیه موجودات ماقبل تاریخ در ژانرهای اکشن و تخیلی تولید کرد که نقطه مشترک تمام آن ها ازبین رفتن امنیت،حمله به دنیا و کشتار مردم بیگناه توسط این موجودات بود. در فیلم “بیگانه” که یکی از برجسته ترین آثار از این دست محسوب می شود، موجودات با حمله به سر افراد عادی به آن ها نفوذ کرده و آن ها را تبدیل به موجودات خونخوار و جانی می کند. نمایش این صحنه ها تعریف نمادینی از شست و شوی مغزیِ ایدئولوژی های نوظهور برای تربیت تروریسم در این دهه است. اژدهایی که مانی حقیقی به عنوان عامل این زمین لرزه ها و شرایط استثنایی نمایش می دهد، بی شباهت به موجودات پرداخته شده و نگاه آن دوران هالیوود به شرق نیست. از نظر فیلمساز موجودی که در حال قدرت گرفتن در دهه 40 است موجود بی رحمی است که خون ها خواهد ریخت و حالا پس از گذشت سال ها رو به نابودی است. دیالوگ های پایانی کیوان را به یاد آورید: ” سال ها بعد اون موجود و دیدم. دیگه نمیتونست کاری  کنه و داشت نفس های آخرش و می کشید.” عنوان فیلم هم با یاری همین نگرش انتخاب شده است. فیلمساز تحولات اجتماعی دهه 50 را به اژدهایی تعبیر کرده است که در آن سال ها در حال شکل گیری است.اژدها وارد می شود مانی حقیقی فیلم درستی است که مسیر را بد پیموده است. رسیدن به فرمول جدید ساختن فیلم برای انتقاد به جای انتقاد کردن به بهانه فیلم ،مهمترین دست اورد مانی حقیقی در فیلم است. و انتقاد به جای انکار نکته ای است که حقیقی باید از بازخوردهای خبرگان خیرخواه نسبت به فیلم خود بیاموزد. باز هم نگارنده تاکید دارد انتقادِ درست لازمه هر سینما ، هر هنر و هر اجتماعی است ، به شرط رعایت استانداردهای مدیوم خاص آن و رعایت انصاف در بیان مسئله.

مانی حقیقی در فیلم اژدها وارد می شود نیمی از راه را پیموده است و امیدواریم قدم های جدی تری برای شرط دوم بردارد.ضرب المثل ” به در گفتم که دیوار بشنوه” مصداق مناسبی برای فیلم است. تمامی اتفاقاتی که در دهه 40 خورشیدی رخ می دهد ما به ازای امروزی دارد و کارگردان در حال انطباق دادن آن با شرایط کنونی کشور است. آقای حقیقی برای ساخت فیلم خود هرچیزی را درنظرگرفته به غیر از انصاف. هر حرکتی که از سوی عموم مردم خلق شود مصداقی از حرکت الهی است و این پدیده ی اجتماعی سیاسی که در سال 57 صورت گرفت چیزی نیست که بتوان این قدر راحت درباره نادرستی آن اظهار نظر کرد. اگر اژدهایی وجود داشته خالق آن مردم بوده اند و اگر هم فرشته ای به جای دیوی بیرون آمده ، باز هم مردم خالق آن بوده اند. تمامی مشکلات و مصایب امروز مردم که هیچ کس از هیچ تفکری نمی تواند منکرش شود، دلیل بر نادرستی اصل و اساس این حرکت جمعی محسوب نمی شود.همان طور که در ابتدای بحث عرض شد اجازه کشف و شهود به مخاطب از اصول اساسی در سینماست. نگارنده رعایت این اصل را بر خود واجب دیده و از اشارات خاص به افراد و وقایع پرهیز کرده است و فقط به ذکر برخی تاریخ ها و احزاب بسنده کرده است. به طور حتم خوانندگان عزیز به این نکات اساسی پی خواهند برد.

این نقد فیلم بر اساس نسخه نمایش داده شده در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر نوشته شده است.

امتیاز کاربران: 2.45 ( 1 رای)

محمد حسین قلی‌پور

نويسنده سينمايى موسس و سردبير "اى من" موسس و سردبير سايت "Filmovies"

نوشته های مشابه

15 دیدگاه

      1. سلام ممنون از نظرتون
        هر انچه که لازم بود برای نقد فیلم در متن اورده شده و با کنار هم قرار دادن اون توضیحات شما می تونید به نتیجه ای که مد نظرتون هست برسید

  1. جزء معدود آثار و بضاعت سینمای ایران از بدو پیدایش است که در فضایی سورئال به خلق اثری سمبلیک پرداخته است، به ضم نگارنده اکثر تالار افتخارات سینمای کشورمون با مزامینی اجتماعی و رئالیست در گستره هنر مطرح و شناخته می شود و ضمن تایید نکات برجسته اشاره شده متن مذکور جای تشکر و حمایت از آقای حقیقی است خصوصا تصویر سازی های فوق العاده جناب بهمنش. دستمریزاد خدا قوت.

  2. دست منتقد درد نکنه
    واقعا بعد از دیدن فیلم علامت سوال شدم
    با خوندن متن روشن شدم و یکمی اروم گرفتم

  3. کیف بردم ازفیلم.همین حس رازگونه فیلم وصداوتصویر عالی بود.خیلی خوشم اومد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هشت − هفت =

دکمه بازگشت به بالا