نقد فیلم شادروان
“شادروان در عذاب”
عوامل فیلم
نویسنده و کارگردان فیلم شادروان : حسین نمازی
بازیگران: سینا مهراد، نازنین بیاتی، گلاره عباسی، رویا تیموریان، رضا رویگری، بهرنگ علوی، ایمان برات پور، بهرام ابراهیمی، محسن مهری، سجاد رضایی، حافظ نبی زاده، بهناز نادری، اعظم کبودیان ،فرناز صالح تاش
خلاصه فیلم
فیلم شادروان روایتگر یک موقعیت کمدی است که پس از مرگ پدر خانواده به نام حسن (با بازی رضا رویگری) خانوادهی او از پس خرج بیمارستان و تحویل جنازه برنمیآیند. از طرفی فامیلهای زیادی از شهرستان برای تشییع جنازه و خاکسپاری به منزل آنها آمدند. نادر (با بازی سینا مهراد) پسر بزرگ خانواده، راههای مختلفی را برای سر و سامان دادن به اوضاع انجام میدهد اما تقریبا هیچ کدام از آنها موفق نیست.
نقد فیلم شادروان
فیلم شادروان راوی داستان خانوادهای پایین شهری با معیارهای زندگی خاص از لحاظ مالی و فرهنگی این اقشار از جامعه است .ایجاد فهم در رابطه با چنین کاراکترهایی برای مخاطب باید قدم و به قدم اتفاق بیفتد و یا مسیر داستان به سمتی برود که نشانههای فیلم ما را به سمت درک وضعیت خاص موجود ببرد .
این اتفاق همان اتفاقی است که به طور مثال در فیلم مهمان مامان به عنوان یک نمونهی نزدیک به وضعیت ترسیم شده در این فیلم میافتد. در آن فیلم وضعیت خاصی که برای یکی از اعضای آن خانه اتفاق افتاده بود ،موجب ایجاد کنش و واکنشهایی بین افراد شده بود که در این بین بیننده به مرور به کاراکترها و موقعیت حضور آنها پی ببرد. یکی از ویژگیهای فیلم مهمان مامان که به نوعی میتوانست تیغ دولبهای برای آن باشد حضور اقشار مختلف جامعه از خاستگاههای طبقاتی و اجتماعی گوناگون و طبیعتا خرده فرهنگهای متفاوت بود که باعث همذاتپنداری اقشار مختلف بینندگان با هرکدام از آنها میشد که از سویی ممکن بود که به دام عدم فضاسازی و ارتباط غیرواقعی بین افراد شود که فیلم مهمان مامان از این جهت در هردو مسئله موفقیتها و در هردو دارای ضعفهایی بود. این اتفاق دربارهی شادروان نیز صادق است با این تفاوت که ما تقریبا هیچ چیز از افرادی که موجب ایجاد چنین فضایی شدهاند نمیبینیم. این مسئله درواقع ترس کارگردان از پرداختن به وضعیت کمیکی است که ایدهی فیلم است و درواقع فیلم با آن ایده ساخته شده است. شاید سخت بودن چنین کاری و به خصوص نگاهی طنز به آن، آنقدر سخت باشد که فیلمساز محترم ترجیح داده است که چند داستانک فرعی را به شکل تصنعی به یکدیگر وصل کند و به نوعی با حفظ بحران اصلی که موجب دوام فیلم است (یعنی عدهای که برای خاکسپاری آمدهاند و تا جنازه را خاک نکنند، نمیروند) به سراغ ساخت فیلم برود.
نقطهی سردرگمی فیلم شادروان دقیقا از همینجا شروع میشود. یعنی بحران حاصل از آمدن مهمانان است یعنی تمام تلاش نادر (سینا مهراد) برای این است که پدر هرچه سریعتر به خاک سپرده شود که شر این مهمانان کم شود .بنابراین سعی میکند در قدم اول مثل یک جیمز باند بینمک جنازه را بدزدد. در قدم بعدی به سراغ خالی کردن حساب بانکی و وکالت از فرزندان میرود و در این پای فرزند چهارمی نیز به میان میآید و در نهایت نیز فرشتگان نازل شده که مایهی عذاب بودند، به یکباره پول را میدهند و فیلم تمام میشود. همینقدر جالب!!
اما کدام مهمان؟ نمیدانیم! این مهمان چه ربط و نسبتی با وضعیت و خانواده متوفی دارد؟ نمیدانیم! آیا این مهمانان بیملاحظه، پرتوقع، کمشعور و مفتخور هستند؟ نمیدانیم! چرا که ابتدای فیلم در حکم بلای آسمانیاند و یکباره در انتها به فرستادگان آسمانی شبیه هستند. مهمانان کاملا کاریکاتوری نمایش داده میشوند و مخاطب از غیبت آنها جلوی دوربین با آنکه حضور دارند، متعجب است. تک مضرابهایی هم که از این نمایاندن بعضی از آنها وجود دارد، کم توان است و قدرت فضاسازی را ندارد. نمونه آن پسرخالهی پررو و مطالبهگر و دختر خالهی فضول و بی ادب است که دو کاریکاتور غیر قابل فهم هستند.
بنابراین به شکل دقیق میتوان گفت که داستان فیلم،کشش و قابلیت استفاده از موقعیت طنزی که خلق کرده را هدر داده و صرفا با اتکا به شوخیهای مختلف قصد سرگرمی مخاطب را دارد. تعلیقها در فیلم نه ساخته و پرداختهی موقعیت بلکه به شکل ساختگی اتفاق میافتد. با اینکه این فیلم در ترسیم مناسبات بین افراد در یک مکان داستانی که خانه باشد، از بسیاری از فیلمهای با این تم مانند مهمان مامان واقعیتر است اما به این علت که تشخص لازم را به موقعیت نمیدهد بلکه به دنبال خلق داستان دیگر است، به اثر به یاد ماندنی تبدیل نمیشود. در صورتیکه این اتفاق در مثلا فیلم مهمان مامان به شکل بسیار قوی انجام پذیرفته است.
اما به واقع فیلم شادوران از پس خلق کاراکترهای طنز خانواده، در ربط و نسبت با یکدیگر با اتکا به قدرت بازیگری بازیگران و جا افتادن آنها در فضای خاص حاکم بر فیلم تا حدودی برآمده است. کاراکترها هرکدام دارای تیپ رفتار آشنا برای مخاطب هستند. بیننده به خوبی هرکدام از کاراکترها را میشناسد و برای هرکدام میتواند یک ما به ازای بیرونی در ذهن خود بسازد یا به یاد آورد. هرکدام از کاراکترها در اتمسفر داستان به خوبی جای گرفتهاند و ارتباط بین آنها به خوبی شکل گرفته است و با اینکه موقعیت فانتزیای بر کلیت داستان حاکم است اما همهی آنها برای بیننده باورپذیر هستند. در این بین نقش دایی اسد(با بازی بهرنگ علوی) نیز رنگ و لعاب ویژهای به این خانواده داده و لحظات کمیک ویژهای مثل ادعا در بازی شرطی و چهاگیر کردن حریف در تختهنرد از سکانسهای درخشان فیلم است.
یک از ویژگیهای فیلم شادروان میزانسن سینمایی کار در سکانسهایی است که آنها را فیلمبرداری کرده است (چرا که معتقدم این فیلم دارای سکانسهای بسیاری است که کارگردان آنها را فیلمبرداری نکرده است). و همین میزانسن سینمایی موجب درک بهتر مخاطب از کاراکترها میشود. دقیقتر اینکه دو کاراکتر نادر (سینا مهراد) و دایی اسد (بهرنگ علوی) هستند که بسیار عالی برای بیننده درک و شناخته میشوند. کاراکترهای دیگر نیز با آنکه در حد تیپ باقی میمانند اما در همان مقدار نیز کافی هستند.
با تمام اشکالاتی که فیلم در ترسیم فضای فیلم دارد –که حسرت آن در طول فیلم برای بیننده باقی میماند- اما شادروان در ترسیم فضای خانه برای صاحبان آن در اتاقهای جدا از مهمان خوب عمل کرده و در همین فضاها توانسته است موقعیتهای کمیک دیگری را همراه با چاشنی مزاحمت گاه و بیگاه مهمان ایجاد کند و به بیننده حسی خوب و گهگاه طنز بدهد و گاهی نیز از آنها خنده بگیرد .همین مسئله فیلم را از سقوط به ورطهی ابتذال نیز رهانیده و به یک اثر متوسط و کمدیای شریف در بین آثار کمدی مرسوم تبدیل کرده است. کمدیای که حاصل یک موقعیت است و از صرفا خنده گرفتن با توسل به شوخیهای جنسی سخیف و لودگیهای کمدینهای فیلمفارسیگونه عبور کرده است.
اما در پایان باید گفت فیلم شادروان با آنکه پتانسیل بسیار خوبی برای تبدیل شدن به یک اثر شاخص کمدی را داشت اما با چشمپوشی از ظرفیت موقعیت کمدی و کار نکردن روی فیلمنامه به یک اثر متوسط فانتزی و در بعضی موارد فیلمفارسی(مثل گذشتن نادر از آهو)تبدیل شده است که میتواند لحظات هرچند کوتاه مفرح را ایجاد کند و به مخاطب خود نیز اندک احترامی بگذارد.
نقد سایر فیلمهای چهلمین جشنواره فیلم را اینجا بخوانید.