جشنواره سی و هشتمسینمای ایراننقد فیلم

نقد فیلم خون شد

پوستر فیلم خون شد
پوستر فیلم خون شد

عوامل فیلم

نویسنده و کارگردان فیلم خون شد: مسعود کیمیایى

تدوین: هایده صفى یارى

فیلمبردار: علیرضا زرین دست

بازیگران: سعید آقاخانى، سیامک صفرى، سیامک انصاری، لیلا زارع و نسرین مقانلو

خلاصه داستان

فضلى پس از سال ها دورى به خانه پدرى خود بازمى گردد. خانه اى که در خود نشان از خانواده ندارد. و فضلى بر خود فرض مى داند خانواده را به خانه بازگرداند.

نقد فیلم خون شد

به یمن حضور عواملى از جمله علیرضا زرین دست و هایده صفى یارى و گروه بازیگری در کنار جناب کیمیایى خون شد از سایر ساخته هاى ایشان در دهه اخیر پیش تر است. فیلمبردارى جناب زرین دست بدون خود نمایى بیننده را براى شنیدن داستان آماده کرده است و قاب هاى امریکایى(لوانگل) از فضلى در کنار بازى شایسته آقاخانى از همان ابتدا این شخصیت را دل بیننده جا مى کند. بازى آقاخانى همانى است که کیمیایى چند سالى است به دنبال آن بود و نتوانست از همکارى متعدد با بازیگرهاى نسل جدید سینما به آن دست یابد. ریشه این توفیق را باید در نزدیک شدن آقاخانى به شخصیت فضلی جست و جو کرد. کاری که توسط سایر بازیگران یا انجام نشده و یا به درستی انجام نشده است. در مورد آقاخانی باید گفت ایشان حتی بیش از کارگردان به شخصیت فضلى نزدیک شده است. شاهد مثال جمله قبل سکانس هاى پایانى فیلم است که دکوپاژ و میزانسن چیزى از شخصیت باقى نمى گذارد اما بازیگر همچنان بر بازىِ  شخصیت فضلى تاکید دارد نه قیصرى که در ذهن کارگردان است.

از آن جا که سبک کارى جناب کیمیایى در نقد فیلم هاى مترو پل و قاتل اهلى بررسى شده است به منظور اختصار در نوشته از تکرار آن پرهیز مى نمایم.

عنصر قهرمان و قهرمان پرورى همواره در فیلم هاى جناب کیمیایى اصلى محسوب مى شود که جایگاه تمام شخصیت ها و حتى پیرنگ فیلمنامه به تناسب آن تعریف مى شوند و بدیهى است اگر این رکن به درستى شکل نگیرد سایر ارکان کارکرد خود را از دست مى دهند. بر خلاف آثار دهه اخیر ، این شخصیت اصلى در نیمه اول فیلم خون شد به درستى شکل گرفته و پرداخت مى شود اما در یک چرخش عجیب فضلى به عنوان شخصیت اصلى رها شده و خرده روایاتِ نه چندان مرتبط با داستان مسیر اثر را منحرف مى کنند. ترک اعتیاد فاطى، ماجراى صرافى و حضور گلاب در خانه پدرى از جمله این روایات نامرتبط هستند. این تغییر مسیر خون شد را به دو پاره جدا از هم تقسیم کرده است که انگار توسط دو فیلمساز ساخته شده است. علت این موضوع را مى توان در نقص های فاحش فیلمنامه جستجو کرد. فیلم نامه ای که  نشانی از وجود خارجی یا حداقل مدون آن پیدا نیست. به نظر می رسد خون شد بدون فیلمنامه صرفا بر اساس یک شخصیت اصلى، کلیتى از یک داستان،دیالوگ هاى غیرمحاوره اى، و شرح صحنه ها- که آن هم نه براى تمام صحنه ها- شکل گرفته و اجرا شده است.

اشاره به موضوعات آشنایى-بخوانید تکرارى- چون اعتیاد، فاصله طبقاتى ،غیرت و سایر موارد مشابه در آثار مقبول آقاى کیمیایى در راستاى فیلم قدم برداشته اند و بارى از فیلم را به دوش کشیده اند اما در خون شد این موضوعات هیچ ارتباطى با فیلم پیدا نمى کنند. گویى این اشارات از فیلمى دیگر به خون شد الصاق شده اند. که اگر این چنین نبود مى بایست از آن ها در بخشى از فیلم بهرابردارى مى گردید. حال در چنین فضاى  آونگ گونه ای میان موضوعات و مضامین- به عنوان دو مقوله مجزا- سر در گم است ,علاوه بر موضوعات همیشگى، یک نمادگرایى سیاسى هم قد برافراشته و ساز خود را کوک کرده است.آن نماد هم خانه اى است که در آن به دلیل عملکرد پدر  فرزندان گریخته اند. خانه در حال فروخته شدن است و فرزندان باید جور پدر را با خون خود به دوش بکشند. بدیهى است طرح چنین موضوعاتى به فرم خاص خود نیاز دارد و نمى توان با فرمول قیصر به آن پرداخت. این “همه چیز گویى” خون شد را به فیلم “هیچ چیز گویی” تبدیل کرده است که قابلیت نمایش روایت حداقلى خود را هم ندارد چه رسد به بیانیه هاى سیاسى.

با وجود پریشانى تمام و کمال خون شد در مضمون، موضوع و اجرا ، به یمن قرار گرفتن فیلم خون شد در روى میز تدوین خانم صفى یارى، از دل تصاویر ضبط شده کلیتى به عنوان فیلم بیرون آمده است. تدوین خانم صفى یارى توانسته در پاره نخست فیلم بنا به الزام معرفى شخصیت ها و شرح وضع موجود، سردرگمى فیلم را بپوشاند و ریتم مناسبى به اثر هدیه کند. اما در پاره دوم به دلیل فضاى تشطط و آشفتگى داستان, از تدوین کارى غیر از سرهم بندى پایانى بر نمی آید. با این وجود بنا بر قوت نسبى شخصیت فضلى و بازى آقاخانى ، صفى یارى تلاش کرده است پس از یک فضاى برزخى -شرح داده شده در فوق- مجددا محوریت را به فضلى بازگرداند و از معدود قوت فیلم صیانت کند.

امید بیننده براى تماشاى یک فیلم قابل قبول از جناب کیمیایى باز هم بى حاصل ماند و بعید است این امید بار دیگر به دل هاى مخاطبان سینما بازگردد. صف خلوت فیلم خون شد در روزهاى جشنواره نشان از کم امید شدن بینندگان از فیلم هاى ایشان و عدم نمایش صحیح دغده هاىشان بر پرده را دارد.

در ذهن خود تصویر مى کنم طرفدارى را که آرزو مى کند اى کاش خون شد جشنواره را تحریم مى کرد. ای کاش نام کیمیاىى پاى چنین اثرى قرار نمى گرفت و اصلا اى کاش خون شد…

سایر نقد فیلم های سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را اینجا بخوانید.

امتیاز کاربران: 3.94 ( 7 رای)

محمد حسین قلی‌پور

نويسنده سينمايى موسس و سردبير "اى من" موسس و سردبير سايت "Filmovies"

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

چهار × چهار =

دکمه بازگشت به بالا