نقد فیلم خائنکشی
نقدی ناتمام بر فیلمی ناتمام
نقد فیلم خائنکشی؛ تاریخ، وقف حرف زمانه
عوامل فیلم
نویسنده و کارگردان فیلم خائنکشی: مسعود کیمیایی
بازیگران: امیر آقایی، پولاد کیمیایی، مهران مدیری، سامان سالور، جواد طوسی، سام درخشانی، سارا بهرامی، پانتهآ بهرام، حمیدرضا آذرنگ
خلاصه داستان
داستان فیلم خائنکشی در مورد گروهی است که میخواهند ازبانک ملی دزدی کنند. مهدی، شاهرخ، گیو، اطلس و دیگرانی دزدان ظاهری بانک هستند. اما این پول را برای قرضه ملی دکتر مصدق می خواهند. دکتر مصدق بر سر این مسئله اصرار میورزد که نفت ایران باید ملی شود. از سویی سرکردهی این گروه دلباخته زنی است اما در درگیریهایی که در جلوی بانک با پلیس بالا میگیرد او تیر میخورد و باقی فرار میکنند. در این فیلم قسمتی از زندگی مهدی بلیغ سارق و کلاهبردار ایرانی به تصویر کشیده میشود و همچنین گذری هم به ماجرای ملی شدن نفت و ماجراهای آن میزند.
نقد فیلم خائنکشی
تازه ترین اثر استاد مسعود کیمیایی در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر با عنوان خائنکشی، در فضایی نوآر و گنگستری به دوران دهه 30 با موضوع سرقت برای قرضه ملی میپردازد. داستان درباره گروهی است که منتسب به هیچ حزبی نیستند؛ و تنها داوطلبانه با هدف کمک به قرضه ملی برای استقامت دولت دکتر محمد مصدق در شرایط سخت آن دوران که کشور بریتانیا، ایران را تحریم نفتی کرده است، به بانک ملی دستبرد می زنند. اگر چه فیلم در ظاهر تاریخ دهه 30 را روایت می کند. اما در نهایت چیزی که ملموس است و معنای دلالت کننده دارد، آقای کیمیایی در فیلم خائنکشیآگاهانه تاریخ را وقف حرف زمانه خود کرده است. به همین خاطر بیشتر از اینکه فیلم دغدغه روایت تاریخی داشته باشد، دغدغه رویکرد انتقادی و سیاسی دارد. عوامل متعددی در انتخاب موضوع فیلم خائن کشی و نحوه بیان آن تاثیر گذاشته است. به نظر من، خائن کشی سرشار از علاقههای فیلمساز است. از عنوان فیلم گرفته تا انتخاب موضوع، ساختار و فضایی که موضوع در آن روایت میشود. پرداختن به شاخصترین و مهمترین مولفه سینمایی فیلمساز که قهرمانپروری و عدالت خواهی داوطلبانه خارج از محدودیتهای قانونی است. پرداختن به عنصر رفاقت که فیلمساز در بیان آن در فیلم خائنکشی عزم راسخ دارد. پرداختن به مضمون خیانت که در فیلم خائنکشی ابعاد کلانتری دارد. صراحتا در این راستا صاحب اثر عقیده خود را با زبان سینما بیان میکند. هر کس به مردم دروغ بگوید خائن است. کسی که مردم را بازیچه عقاید سیاسی مخرب کند، خائن است. و متاسفانه مردم در طول تاریخ بازنده و قربانیان اصلی عقاید سیاسی مخرب هستند؛ و در نهایت تعلق خاطر آقای کیمیایی نسبت به شخصیت دکتر محمد مصدق، مسئله ملی شدن صنعت نفت و قرضه ملی که زنده یاد جمشید ارجمند درباره آن در سرآغاز رمان جسدهای شیشهای اشاره کرده است: (اولا کیمیایی بچه نهضت ملی است، مصدقی است. درآغاز دهه20 به دنیا آمده، اما دهه 30 را تجربه کرده است. از نوجوانی با میتینگ و دمونستراسیون و تظاهرات خیابانی آشنا بوده، پای خرید قرضه ملی آنقدر فریاد کشیده که سینهاش گرفته، پای علم نیروی سوم و آقاملکی سینه زده، راه بالاخانه سینما حافظ آپارتمان کوچه رامسر را بلد بوده و شوک28 مرداد تا مرز جنون کشاندهاش.)
به نظر من، مخاطبی که رمان جسدهای شیشهای را خوانده باشد، به خوبی آگاه است که تنها قسمت کوچکی از این رمان ارزشمند در فیلم خائن کشی به تصویر کشیده شده است. آقای کیمیایی معتقد است، دکتر محمد مصدق تصویری از آزادی را برای او ترسیم کرده است. و چون در حد ترسیم باقی ماند، معتقد میشود کنایهنویسی بهترین مبارزه با سانسورچی است. کنایهنویسی بهترین مبارزه با بازجوست. کنایهنویسی بهترین نبرد هوش است. کنایه نویسی پنهانکاری است. مخاطبی که قبل از تماشای فیلم خائنکشی، رمان جسدهای شیشه ای را خوانده باشد، به راحتی تنها از فیلم عیب جویی نمیکند. لازم به ذکر است آقای علی اوجی تهیه کننده فیلم خائنکشی، درباره تایم فیلم گفته است، خائن کشی در دو نسخه فراهم شده است. یک نسخه برای چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر که 120 دقیقه است؛ و نسخه اصلی 230دقیقه است که در قالب سریال ارائه خواهد شد. به نظر من در فیلم خائنکشی دیالوگها جهان بینی فیلمساز را بازگو میکند و بیشتر از اینکه برای طی کردن طول داستان باشند، در عرض معنا میشوند. بنابراین باید نسخه نهایی فیلم خائنکشی را دید، تا سپس درباره ضرورت بودن و نبودن بعضی از پلانها قضاوت نهایی کرد.
ترجیح میدهم تا تماشای نسخه نهایی فیلم خائنکشی، تنها به دو مورد از ایرادهای فیلم بسنده کنم.
1. یکی از اعضای گروه با بازی آقای شکیب شجره، بعد از گذشت چند روز خونریزی در خانه دسته جمعی، دوستانش برای درمان او تلاشی نمیکنند! چندین بار در فیلم میبینیم شخصی از جانب دکتر محمد مصدق برای گروه پیغام میآورد و اظهار دارد دکتر نگران حال گروه هست و نمیخواهد آسیبی به شما برسد. ولی بیننده فیلم، هیچ تلاشی برای درمان شخص تیر خورده از جانب دکتر محمد مصدق نمیبیند! همانطور که این کمک از سمت سهراب و یا شاهرخ که به راحتی در حال تردد هستند، انجام نمیگیرد!
2. تعداد بالای پرسوناژ در فیلم خائنکشی باعث شده فیلم دچار ضعفهای فراوانی شود.به طور مثال: بازی الهام حمیدی، علی اوجی، نسیم ادبی، سام نوری، بازی هنروران در آغاز فیلم. چرا که نمونههای مشابه آن در آثار گذشته آقای کیمیایی بهتر بودهاند.
مهمترین پیام فیلم خائنکشی، توسط اطلس با بازی خانم سارا بهرامی مطرح میشود: که بیشتر از فقر و بیماری، بی رحمی آدمها نسبت به یکدیگر تهدیدکننده و خطرناک است. همانطور که در دو فیلم اخیر آقای کیمیایی خون شد و خائن کشی کاملا مشهود است، به لحاظ روحی آزرده و نسبت به عصر حاضر بسیار نگران و خشمگین است.