نقد فیلم بی صدا حلزون
عوامل فیلم
کارگردان فیلم بی صدا حلزون : بهرنگ دزفولیزاده
تهیهکننده: مرتضی شایسته
نویسنده: محمدرضا رهگذر
بازیگران: هانیه توسلی، مهران احمدی، محسن کیایی، پدرام شریفی، بهنوش بختیاری و علیرضا جلالیتبار
خلاصه داستان
فیلم بی صدا حلزون روایتگر مادر ناشنوایی است که می خواهد با کشت حلزون، فرزند ناشنوایش را درمان کند تا بتواند او را به مدرسه عادی بفرستد. اما پدرش با این موضوع مخالف است.
نقد فیلم بی صدا حلزون
با تغییر ابعاد نمایشگرهای خانگی ، حذف نگاتیو از سینما و ظهور تکنولوژی های نوین فیلمسازی شکاف میان فیلم های سینمایی و تلویزیونی کمتر شد اما این موضوع به معنای پایان وجود تفاوت های قابل ملاحظه در این دو ساختار بصری نگردید. در جشنواره سی و هفتم فیلم قسم یکی از مصادیق آثار تلویزیونی بود که با وجود نقاط قوت فراوان به دلیل همین ویژگی های غیر سینمایی به چشم مخاطب و اهالی سینما نیامد. مولفه های تلویزیونی بودن یک تله فیلم در نقد آن فیلم قسم بر شمرده شد که به طور خلاصه اهم این مولفه ها در ذیل ذکر می گردد.
به کارگیری نماهای بسته فراوان، بازی های کم رمق، دکوپاژ ابتدایی و حداقلی و شیوه پرداخت به موضوع از جمله مواردی است که بی صدا حلزون را به یک تله فیلم نزدیک کرده است. علاوه بر موارد ذکر شده اصلِ منطق روایت بیش از سایر مولفه های برشمرده شده فیلم بی صدا حلزون را در نگاه مخاطب کم اهمیت جلوه داده است. به تعبیری اگر تمام مولفه های ذکر شده هم در بالاترین سطح خود ارائه می گردید همچنان اصل موضوع و منطق روایت نمی توانست ذهن بیننده را با خود درگیر کند و دغدغه ذهنی سعید به عنوان عامل شکل گیری درام را به درستی منتقل کند.حقیقتا کدام پدری حاضر است به دلیل خودخواهانه ارائه شده در فیلم – به دلیل لو نرفتن داستان از ذکر دلیل اجتناب می نمایم- سلامت فرزند خود را به خطر بیندازد؟
زمانی که عامل اصلی ایجاد درام به درستی شکل نمی گیرد و نمی تواند بیننده را برای همراه شدن با خود قانع کند، فیلم در همان نخست قافیه را باخته است و اگر هم همه چیز به کم نقص ترین شکل ممکن اجرا شود همچنان کمیت اثر لنگ می زند. مشکلی که تا پایان فیلم بی صدا حلزون را رها نمی کند و حتی پایان بندی سرسری و شکلات پیچ شده هم نمی تواند از کم اهمیت جلوه کردن موضوع جلوگیری کند.
علاوه بر موارد ذکر شده عدم وجود خرده روایات قدرتمند برای شخصیت های فرعی، کارکرد آن ها را دچار اخلال کرده است و دریافت درک مشترک و درستی از این که شخصیت هایی مانند برادر سعید به غیر از تسهیلگری و رانندگی کردن، چه کارکردی در اثر دارد را با مشکل مواجه کرده است.
داستان فیلم بی صدا حلزون به خودیِ خود از جذابیت های کافی برای تبدیل شدن به یک فیلم سینمایی برخوردار است اما این داستان می بایست با در نظر گرفتن حداقل های سینمایی تبدیل به فیلمنامه ای قابل ارائه در این مدیوم می گشت و در مرحله نهایی برای ارائه بصری آن از طریق دکوپاژ و میزانسن های معمول راهکاری اندیشیده می شد. خروجی نهایی بی صدا حلزون نشان می دهد پرداخت مناسب میان فاصله داستان تا اجرا به درستی شکل نگرفته و کارگردان نتوانسته از داشته های خود برای خلق فضایی مناسب به منظور روایت صحیح داستان بهره گیرد.
در کنار نقص های ذکر شده نمی توان از بازی قابل قبول هانیه توسلی سخنی به میان نیاورد. بازیگری که زبان اشاره را خوب ارائه می نماید و با بهره گیری از آواهایی که از حنجره خود ادا می نماید به درستی حس یک ناشنوا را ارئه می نماید. به نظر می رسد توسلی می تواند برای ایفای این نقش یکی از کاندیداهای بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره سی و هشتم فجر باشد.
با توجه به موضوع صدا و اهمیت آن در سیرِ فیلم ، عوامل صداگذار تمهیداتی برای نزدیک کردن فضای ذهنی مخاطب به شیوه شنیده شدن آواها و صداها توسط ناشنوایان اندیشیده اند که در برخی سکانس ها مانند مترو و سکانس نهایی به یاری فضاسازی فیلم آمده است. هرچند بهره گیری از این رویکرد از بسامد کافی برخوردار نیست اما می توان آن را از حداقل های لازم برای ساخت اثری پیرامون ناشنوایان برخوردار دانست.
با وجود دغدغه شریف و داستان لطیف، فیلم بی صدا حلزون به دلایل ذکر شده از توان تاثیرگذاری بی بهره است و فیلمی که امکان تاثیرگذاری نداشته باشد جایی در ذهن و قلب بیننده ندارد. بعید است بی صدا حلزون با وجود تهیه کننده قدرتمندش اقبال مناسبی در گیشه داشته باشد و با توجه به موضوع احتمالا فروش فیلم به تلویزیون مهمترین گزینه شایسته برای جبران هزینه های فیلم است.
سایر نقد فیلم های سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را اینجا بخوانید.