نقد فیلم اسنودن
عوامل فیلم
نویسنده و کارگردان اسنودن : الیور استون
بر اساس “پروندههای اسنودن؛ جزئیات ماجراهای تحت تعقیب ترین مرد جهان” نوشته لوک هاردینگ، روزنامه نگار گاردین
بازیگران: جوزف گوردون لویت، شیلین وودلی ،اسکات ایستوود، تیموتی اولیفانت و نیکلاس کیج
خلاصه داستان
” اسنودن” آخرین ساخته الیور استون روایت زندگی سیاسی امنیتی جوزف اسنودن مامور سابق سیستم اطلاعاتی امریکاست که اقدام به افشای اسناد محرمانه از نحوه جاسوسی سازمان سیا می نماید. الیور استون در روایت خود بیشتر به دنبال چرایی علت وقوع چنین حوادثی است تا چگونگی آن. از آن جا که خبرهای این اتفاق توسط تمامی خبرگزاری پوشش داده شد، توضیحات بیشتر در مورد داستان از جذابیت اثر برای مخاطبینی که هنوز به تماشای اثر ننشسته اند می کاهد و به همین دلیل به این خلاصه موجز اکتفا می نماییم.
نقد فیلم اسنودن
افشاگری های اطلاعاتی توسط نیروهای امنیتی کشورها از اتفاقاتی است که هر از چند گاهی توسط رسانه های دنیا مخابره می شود. این افراد از نگاه رسانه های داخلی خائنانی بالفطره و از نگاه رسانه های معاند آن کشور قهرمانانی آزادی خواه معرفی می شوند و به همین دلیل تصاویری که از این افراد در ذهن مخاطبان نقش می بندد سطحی، اغنا ناپذیر و کاریکاتوری است. خواه جاسوس روس باشد یا جاسوس امریکایی و انگلیسی. اما نگاه الیور استون که یکی از مهمترین فیلمسازان سیاسی دنیا محسوب می شود به گونه دیگری است.
الیور استون یکی از وتران های بازگشته از ویتنام است که بیشتر شهرت خود را مدیون آثاری چون “جوخه”، “متولد چهارم جولای” است که رویکردی انتقادی نسبت به سیاست های جنگ افروزانه امریکا در ویتنام و تاثیرات آن بر زندگی شهروندان امریکایی دارد. این کارگردان پس از استقبال منتقدین و مردم از آثار خود گرایشی به ساخت آثار سیاسی پیدا کرد و با ساخت سه گانه ای درباره روسای جمهوری امریکا با نام های ” J.F.K”، “نیکسون” و” W ” -درباره بوشِ پسر -دیدگاه خود را درباره سه تفکر سیاسی حاکم بر امریکا بیان نمود. از این میان ” J.F.K”که به بررسی نحوه کشته شدن جان اف کندی رئیس جمهور محبوب مردم امریکا می پردازد به دلیل پرداخت معماگونه و قوام یافته آن از قدرت تاثیرگذاری بیشتری برخوردار است و دبلیو که به زندگی و چگونگی انتخاب بوش به عنوان رئیس جمهور امریکا می پردازد ، به دلیل نمایش اغراق آمیز و تلاش افراطی فیلمساز برای ایجاد تنفر از بوش ضعیف ترین اثر این سه گانه محسوب می شود. استون سپس با چرخشی 180 درجه ای به فیلمسازی گیشه ای تبدیل می شود و با ساخت آثار کم زهری چون “مرکز تجارت جهانی”، “الکساندر” و نسخه دوم “فیلم وال استریت” مقدمات به فراموشی سپرده شدن خود را فراهم می آورد. اما با ساخت “اسنودن” به مسیر سابق خود باز می گردد.
اما اسنودن
اسنودن آخرین ساخته الیور استون به لحاظ بهره مندی از تکنیک های فنی سینمایی چیزی کم ندارد. نور، تصویر، قاب بندی و بهره گیری از جلوه های ویژه همگی در سطح مطلوبی قرار دارند و به خوبی توانسته اند منظور کارگردان را از ارائه هر قاب بیان نمایند. این مهم با کمک دکوپاژی که حاصل تجربیات سال ها کار استون است خوش درخشیده و با یاری تدوین خوب قطعه های پازل فیلم را در ذهن مخاطب جا داده اند تا همه چیز برای توجه به لایه های زیرین فیلم مهیا باشد. مهمترین ایرادات تکنینکی که می توان به اثر گرفت یکی کند شدن ریتم در یک سوم میانی فیلم است -که بخشی از آن به دلیل تمرکز بر توضیح اجزای اضافی داستان هنگام ورود اسنودن به محل اجرای پروژه است- و دیگری بازی های غیر صمیمی بازیگران. در میان بازیگران فیلم بیشترین امتیاز به شیلین وودلی می رسد.
لازم بذکر است در این دوران کمتر فیلم شناخته شده ای را می توان یافت که دچار مشکلات جدی تکنیکی باشد و در حقیقت خوبی و بدی فیلم ها از نگاه مردم با میزان غرق شدن بیننده در اتمسفر فیلم سنجیده می شود. اتفاقی که “اسنودن” در آن چندان موفق عمل نمی کند. استون به جای تمرکز بر عمده ترین مسائلی که به بروز چنین افشاگری منجر می شود، مجموعه ای از خرده روایات را در بازه های زمانی مختلف و با کمک فلش بک و فلش فورواردهای متعدد در کنار هم قرار می دهد و به تعبیری مخاطب را بمباران اطلاعاتی می کند تا علت افشاگری های او از دل این اتفاق بیرون آید. غافل از این که این روایت علاوه بر آن که موجب سرگشتگی مخاطب و خارج شدن از فضای فیلم می شود، علت افشاگری اسنودن را مجموعه ای از فشارهای روحی نشان می دهد که با تلاش های فیلمساز در طول فیلم برای قهرمان سازی از او در تضاد است. این مسئله از جایی تبدیل به مشکل فیلم می شود که مخاطب تمام طول فیلم را در حال قانع شدن برای پذیرفتن اسنودن به عنوان قهرمانی است که برای صیانت از آزادی فردی مردم و تبدیل نشدن دنیا به زندانی بزرگ – اتفاقی شبیه کتاب 1984 جرج اورول-تلاش می کند ، علت افشاگری او را مجموعه ای از عقده های فردی مانند روابط عمومی پایین، مسائل زندگی زناشویی می یابد. این نتیجه گیری غلط از مقدمه ای درست تمام تلاش استون را برای قهرمان سازی و ایجاد موجی اعتراضی برای احیای آزادی فردی تحت تاثیر قرار داده و صرفا سرنوشت اسنودن را برای بیننده به دغدغه اصلی تبدیل می کند نه مضامین اصلی فیلم را.
حضور ادوارد جوزف اسنودن واقعی در سکانس های پایانی فیلم هم گواهی بر این مدعاست وکارگردان با زنده و با نشاط نشان دادن او در روسیه دغدغه اصلی فیلمش را که سرنوشت قهرمان داستان است پاسخ می گوید.
ساخت آثار اینچنینی می تواند از دوجنبه تبلیغ و ضد تبلیغ برای کشور مبدا مورد بررسی قرار گیرد. اشراف اطلاعاتی نشان داده شده در فیلم که چندان هم دور از ذهن نمی نماید از یک سو بستری مناسب برای به رخ کشیدن قدرت امنیتی اطلاعاتی امریکایی ها است و از سوی دیگر عمق نگاه ابزاری به انسان و قربانی کردن آزادی و انسانیت پیش پای اهداف منطقه ای را توسط نیروهای امنیتی امریکا نشان می دهد.
ساخت آثار اینچنینی می تواند از دوجنبه تبلیغ و ضد تبلیغ برای کشور مبدا مورد بررسی قرار گیرد. اشراف اطلاعاتی نشان داده شده در فیلم که چندان هم دور از ذهن نمی نماید از یک سو بستری مناسب برای به رخ کشیدن قدرت امنیتی اطلاعاتی امریکایی ها است و از سوی دیگر عمق نگاه ابزاری به انسان و قربانی کردن آزادی و انسانیت پیش پای اهداف منطقه ای را توسط نیروهای امنیتی امریکا نشان می دهد. نشانه های قرار داده شده در “اسنودن” استون نشان می دهد این کارگردان به حرکت در فضای بینابینی این دوگانه تبلیغ -ضد تبلیغ اعتقاد دارد و همین امر تا حد قابل توجهی از صدای آژیر خطری که فیلم می بایست به صدا در می آورد کاسته است. عدم اعتراض ادوارد اسنودن به نسخه نهایی اکران شده نشان از صحه گذاری به محتوای فیلم و همین نگاه بینابینی است.
نیت خوانی از دغدغه اصلی فیلمساز عملی غیر انسانی و غیر قابل تصور است و تنها با تحلیل نشانه هایی که هنرمند در اثر خود قرار داده است می توان مضامین آشکار و پنهان آن را مورد کنکاش قرار داد. اسنودن ای که الیور استون در اثر خود نشان می دهد به قهرمانی آزادی خواه- ولو به بهانه عقده های فردی- شباهت بیشتری دارد تا خائنی که برای رسیدن به اهداف مادی یا سیاسی اقدام به افشای اسناد محرمانه امریکا کرده باشد. با وجود اینکه در هر دو صورت متضرر اصلی اقدامات افشا شده، مردمانی هستند که دیگر مفهومی به عنوان خلوت برایشان بیگانه می شود و تبدیل به زندانیانی ابدی در فضای شبکه های ارتباطی می شوند اما حضور قهرمانای این چنین می تواند التیامی بر آزادی از دست رفته آن ها باشد. به امید این که این افشاگری ها سران کشورهای جهان را متوجه خطرات پنهان از بین بردن آزادی های فردی نماید.
اما در انتها توضیح این نکته خالی از لطف نیست که حقیقت و چرایی این افشاگری سال ها بعد روشن خواهد شد و هیچ بعید به نظر نمی رسد این اقدام هم بخشی از سناریوی نمایش آزادی خواهی یا قدرت نمایی سیستم اطلاعاتی امریکا باشد و اسنودن با دستور مقامات ارشد اقدام به افشاگری نموده باشد. قطعا بینش سیاسی مخاطبان گرامی بیش از نگارنده نوشته فوق بوده و بنابر این قضاوت درباره برداشت های فرامتنی اثر به آن ها واگذار می گردد.
برای مطالعه سایر نقد فیلم های سینمای جهان روی لینک کلیک کنید.