چند رسانه ایفیلم کوتاهویدئو
انیمیشن کوتاه MALARIA
انیمیشن کوتاه MALARIA
کارگردان: Edson Oda
بازیگران: آنتونیو مورینو، Flavio Araujo، Rodrigo Araujo
آهنگساز: کریستفر اسکالین، Rodrigo Meszaros، Tiago Gamke
نقد انیمیشن
یک فیلم کلاژ انیمیت وسترن با موضوعی انتزاعی
فیلم کوتاه مالاریا فیلمی با یک موضوع انتزاعی جذاب در ادبیات مدرن یعنی گفتگو با مرگ، ساخته شده است. این فیلم کوتاه با کمترین امکانات تصویری و البته از خلاقانهترین نوع آن به تصویر کشیده شده است.
فیلم به نوعی مخاطب خود را به یاد نقاشیهای اسکرپبوکی میاندازد و قدم به قدم همراه با دیالوگهایش او را به فضای ذهنی راوی به عنوان تصویرگر و شخصیت بونتیهانتر طرف دیالوگ مالاریا، نزدیک میکند.
فضای وسترن روایت داستان این ظرفیت را ایجاد میکند که این شکارچی جایزه بگیر را که آخرین نمونه دلپذیر آن را در ژنگوی تارانتینو دیدیم، کاملا باور کنیم و از گفتگویش با مالاریا لذت ببریم.
اما دیگر نکتهی قابل تامل این در این فیلم نگاه آن به موضوع مرگ و آن هم مرگ توسط مالاریا است. بحث همیشگی مرگ و شرور که همواره ذهن هنرمندان مختلفی را به خود مشغول کرده است.مالاریایی که برای حقانیت خود دلایل گوناگونی میآورد و حتی به منفعت شخصی کابوی داستان نیز متوسل میشود و در خود منافعی برای او متذکر میشود تا او را از کشتن خود منصرف کند.
فرم کار با آنکه در دوربین و حرکت آن بسیار ساده است اما در بازی با انیمیتها بسیار خلاق است که نمونه آن را میتوان در تیکت باز کردنها و رد کردن رول و حتی در خون غلتاندن مرگ در پایان کار به خوبی مشاهده کرد. اما نکته شاخص فرم تعاملی با داستان سوزاندن جسد مالاریا حتی در کاغذ روایت آن است که اوج ابتکار فرم در این اثر است و فضای پستمدرن کار را در ترکیب کلاژگونهاش کامل میکند.
در پایان میتوان گفت مالاریا یک فیلم کوتاه خوب است که نشان میدهد میتوان با کمترین امکانات یک فیلم خوب ساخت و مخاطب را با آن درگیر کرد.
فیلم کوتاه مالاریا فیلمی با یک موضوع انتزاعی جذاب در ادبیات مدرن یعنی گفتگو با مرگ، ساخته شده است. این فیلم کوتاه با کمترین امکانات تصویری و البته از خلاقانهترین نوع آن به تصویر کشیده شده است.
فیلم به نوعی مخاطب خود را به یاد نقاشیهای اسکرپبوکی میاندازد و قدم به قدم همراه با دیالوگهایش او را به فضای ذهنی راوی به عنوان تصویرگر و شخصیت بونتیهانتر طرف دیالوگ مالاریا، نزدیک میکند.
فضای وسترن روایت داستان این ظرفیت را ایجاد میکند که این شکارچی جایزه بگیر را که آخرین نمونه دلپذیر آن را در ژنگوی تارانتینو دیدیم، کاملا باور کنیم و از گفتگویش با مالاریا لذت ببریم.
اما دیگر نکتهی قابل تامل این در این فیلم نگاه آن به موضوع مرگ و آن هم مرگ توسط مالاریا است. بحث همیشگی مرگ و شرور که همواره ذهن هنرمندان مختلفی را به خود مشغول کرده است.مالاریایی که برای حقانیت خود دلایل گوناگونی میآورد و حتی به منفعت شخصی کابوی داستان نیز متوسل میشود و در خود منافعی برای او متذکر میشود تا او را از کشتن خود منصرف کند.
فرم کار با آنکه در دوربین و حرکت آن بسیار ساده است اما در بازی با انیمیتها بسیار خلاق است که نمونه آن را میتوان در تیکت باز کردنها و رد کردن رول و حتی در خون غلتاندن مرگ در پایان کار به خوبی مشاهده کرد. اما نکته شاخص فرم تعاملی با داستان سوزاندن جسد مالاریا حتی در کاغذ روایت آن است که اوج ابتکار فرم در این اثر است و فضای پستمدرن کار را در ترکیب کلاژگونهاش کامل میکند.
در پایان میتوان گفت مالاریا یک فیلم کوتاه خوب است که نشان میدهد میتوان با کمترین امکانات یک فیلم خوب ساخت و مخاطب را با آن درگیر کرد.