جشنواره سی و چهارمسینمای ایراننقد فیلم

امکان مینا

پوستر امکان مینا
پوستر امکان مینا

عوامل فیلم

کارگردان امکان مینا : کمال تبریزی

نویسنده : فرهاد توحیدی

تهیه کننده: منوچهر محمدی

بازیگران : میلاد کی مرام، مینا ساداتی، شاهرخ فروتنیان و سیامک صفری

خلاصه داستان

    مهران و مینا زندگی ساده و گرمی دارند . اما باید مراقب بود… لحظه هایی در زندگی عاشقانه هست که می تواند خطرناک باشد! دروغ و خیانت، امکان تغییر مسیر سرنوشت را به دنبال دارند! چهره ها می توانند نقاب های متفاوت داشته باشند! باید مراقب بود!….. رفتارهای غیرقابل پیش بینی امکانی جبران ناپذیر را فراهم می کنند ! امکانی هراسناک !….. امکانی رنج آور !….. امکانی که در اختیار ناگزیر یک زن قرار گرفته است !….. امکان یک فاجعه !….. امکان این که زنِ ساده خانه دار ، از منافقین باشد. امکان مینا. 

نقد فیلم امکان مینا

” امکان مینا ” مانند چند اثر اخیر تبریزی با تیتراژی خلاقانه آغاز می شود. تیتراژی که نسبت درستی با تم داستان دارد و بیننده را در حال و هوای مطبوعات دهه شصت خورشیدی قرار می دهد. این تیتراژ تا دقیقه بیست فیلم کاملا بی ربط به نظر می رسد اما با شکل گرفتن داستان این ارتباط شفاف می شود.

داستان ” امکان مینا ” دیر شکل می گیرد و بدون داشتن رابطه علت و معلولی منطقی به پایان می رسد. فضای میان این دو نقطه اما به خوبی روایت شده است. شخصیت ها درست معرفی می شوند و گره افکنی و تغییر مسیرهای داستانی خوب پیش می رود. خودسری های مهران و ارتباط با نیروهای اطلاعاتی و سایر روایات موازی که همگی در راستای پیرنگ داستان قرار داردند، باورپذیر طراحی شده اند اما درست در نقطه ای که  می بایست برای به سرانجام رساندن کار  همگرا شوند، شاکله کار از دست می رود. اتفاقات ده دقیقه پایانی آن قدر بی ربط نمایش داده شد که به نظرم رسید شاید در تدوین، نحوه چینش سکانس ها دچار اشکال شده است. وقتی مهران همه چیز را برای دستگیری جاوید مهیا کرده است دلیلی برای حمله به خانه تیمی منافقین وجود ندارد. هنوز هم چرایی این نحوه پایان بندی برای نگارنده نامشخص است.

داستان ” امکان مینا ” دیر شکل می گیرد و بدون داشتن رابطه علت و معلولی منطقی به پایان می رسد. فضای میان این دو نقطه اما به خوبی روایت شده است. شخصیت ها درست معرفی می شوند و گره افکنی و تغییر مسیرهای داستانی خوب پیش می رود. خودسری های مهران و ارتباط با نیروهای اطلاعاتی و سایر روایات موازی که همگی در راستای پیرنگ داستان قرار داردند، باورپذیر طراحی شده اند اما درست در نقطه ای که  می بایست برای به سرانجام رساندن کار  همگرا شوند، شاکله کار از دست می رود.

نبود شهرکی سینمایی برای آثار مربوط به دهه شصت معضلی است که شرایط فیلمسازی برای ساخت آثار مربوط به آن برهه پر حادثه در کشور را مشکل کرده است. آثار ساخته شده تا کنون هم با استفاده بیشتر از نماهای داخلی به نوعی دردسرهای این کار را از سر خود باز کرده اند. با این وجود” امکان مینا ” در فضاسازی محیط شهری تهرانِ دهه 60 موفق عمل کرده است. این موفقیت حاصل دقت خاص  تبریزی به جزییات و فراهم کردن امکانات لازم از طرف بنیاد سینمایی فارابی است. توجه بیشتر به نحوه پوشش شخصیت ها عاملی است که می توانست یاری بیشتری به این فضاسازی دهد.

بازی ها در امکان مینا سطح قابل قبولی دارند. بازیگران کمتر شناخته شده هم از پس نقش ها برآمده اند. اما بهتر بود برای یکی از شخصیت های منافقین، بازیگری برجسته تر در نظر گرفته می شد که بتواند بار شخصیت منفی داستان را به دوش بکشد. نقش جاوید با بازی سیامک صفری هم که برای این کار درنظر گرفته شده ، کوتاه تر از آن است که بتواند حس تنفر بیننده را برانگیزاند.

تمامی این اشکالات کوچک دست به دست هم داده اند که امکان مینا به فیلمی در سطح متوسط تنزل پیدا کند و تلاش هایی که برای ساخت اثر انجام شده به سرانجام مطلوب نرسد. “امکان مینا” به معنای واقعی کلمه ، فیلم خیلی خوبی بود که شهید شد. مانند شخصیت اصلی داستانش.

مسئله جنایات منافقین در دهه 60 مسئله ای نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. ترور مردم عادی ، مبارزات خیابانی و ایجاد نا امنی در جامعه ،کوچکترین جنایاتی است که توسط آن ها در کشور انجام گرفت. علاوه بر این وقایع آن دوران بار دراماتیک فراوانی دارد که می تواند دستمایه اثری سینمایی باشد. کشته شدن بی گناهانی که کوچکترین دخالتی در مسایل سیاسی کشور نداشتند، جوانان انقلابی که با تغییر مسیر اعتقادی جذب منافقین می شدند و ناگفته های زیادی که در سینه نسل قبل ما مانده ، همه و همه موقعیت هایی با بار دراماتیک فوق العاده است که هر چه زودتر باید با راه اندازی موجی رسانه ای به آن پرداخته شود. در غیر این صورت با گذشت زمانی کوتاه و مرگ خاطرات شفاهی مربوط به آن دوران، نسیانی تاریخی در این موضوع گریبان گیرمان خواهد شد و باید منتظر باشیم تا حقایق به شکلی وارونه برای خودمان ارائه شوند. مانند کاری که بن افلک با ساخت فیلم “آرگو” انجام داد.

حداقل نقش فیلم امکان مینا در مقایسه با آثار امسال جشنواره ،نمایش حقیقتی از تاریخ این کشور است که بسیاری از ما شاهد آن نبوده ایم. تبریزی در آخرین ساخته خود نقش رسانه ای سینما را هدف گرفته و با نمایش زندگی عاشقانه زوجی، فضای سیاسی اجتماعی دهه 60 را تصویر کرده است. امیدواریم فیلم امکان مینا آغازی برای ایجاد موجی رسانه ای برای ساخت وقایع سیاسی -تاریخی کشور باشد و در سال های آتی هم شاهد ساخت آثاری از این دست باشیم. فراموش نکنیم اگر حقیقت را آن گونه که واقع شده است روایت نکنیم، توانایی دیگران برای روایت وارونه ی آن بیشتر از ماست. 

این نقد فیلم بر اساس نسخه نمایش داده شده در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر نوشته شده است.

امتیاز کاربران: 3.63 ( 2 رای)

محمد حسین قلی‌پور

نويسنده سينمايى موسس و سردبير "اى من" موسس و سردبير سايت "Filmovies"

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

17 − 12 =

دکمه بازگشت به بالا