عوامل فیلم
نویسنده و کارگردان مردی بدون سایه : علیرضا رئیسیان
بازیگران : علی مصفا، لیلا حاتمی، امیر آقایی، نسیم ادبی، نادر فلاح، گوهر خیراندیش، فرهاد اصلانی، بهآفرید غفاریان
خلاصه فیلم
ماهان کوشان (با بازی علی مصفا) پس از ساخت یک فیلم مستند درباره خشونت، زندگیاش تهدید شده و همسرش سایه، عاشقانه به کمک او میآید اما حوادثی پیچیده همه چیز را دگرگون میکند تا ماهان به خشونت فیلم خود گرفتار شود.
نقد فیلم مردی بدون سایه
مردی بدون سایه اثری از علیرضا رئسیان در مقام نویسنده و کارگردان با حفظ سمت تخصصیش یعنی تهیهکنندگی است. تم داستانی فیلم سوء ظن است که بر پایه تعلیق خیانت پرورش پیدا میکند و تا انتقام نیز پیش میرود.
ماهان کوشان(با بازی علی مصفا) یک مستندساز همکار با احتمالا تلوزیون یا نهاد رسمی دیگری است که فیلمی در رابطه با قتل ناموسی ساخته است. اپنینگ سکانس بسیار فجیع فیلم، مربوط به قسمت جنجالی فیلم مستند او است. فارغ از عدم رعایت حقوق تماشاگر به عنوان کسی که میتواند حق انتخاب داشته باشد برای دیدن فیلمی بر اساس ریتینگ استاندار جهانی، اساسا مشکل فیلم از سکانس ابتدایی آن شروع میشود. سکانسی که قرار است سرنوشت ماهان نیز باشد.
نگارنده مطلب از روند شکلگیری فیلم اطلاعاتی ندارد اما تو گویی کل فیلم بر مبنا و از طفیلی سکانس اولش شکل میگیرد. حتی شاید تنها سکانسی که مقداری و فقط مقداری از داستان “زن پارسا” عطار را تصویر سازی میکند همان سکانس باشد.
البته میتوان گفت بدون در نظر داشتن این مسائل، پرداختن به صرف داستان اصلی معقولتر به نظر میرسد جایی که مسئلهی بسیار جذاب سوء ظن مطرح میشود که به علت توجه به حساسیت بالای جامعه و پرداختن بیش از اندازه به آن (که حاصل جذابیت و کشش داستانی این مضمون است) در ناخودآگاه همهی افراد به خصوص اقشاری که در قشر متوسط(از هر لحاظ) جامعه زندگی میکنند حضور دارد و از کنار هم قرار گرفتن چند المان مشکوک این موضوع به ذهن متبادر میشود. و فیلم در پی مطرح کردن این اشتباه رایج در جامعه و نتایج آن است.
اما همین موضوع که شاید بتوان گفت تنها جذابیت و نقطه تعلیق فیلم است با اشتباهات مکرر داستان و فرم فیلمبرداری و کارگردانی، مخاطب را پس میزند.
آنقدر خرده روایتهای فیلم، نصفه و نیمه رها شده و بلاتکلیفند که هیچگاه مشخص نمیشود که اصلا چرا هستند. مخاطب فیلم تا انتها از خود میپرسد که برادر دختری که سوژه فیلم مستند ماهان بوده است و تهدیدهایش چه نقشی در فیلم دارد؟! او هر چند سکانس یک بار میآید و اذیتی و تهدیدی نثار ماهان و خانوادهاش میکند و بدون هیچ کارکردی رها میشود.
نمونه دیگر خورشید است. خورشید(با بازی بهآفرید غفاریان)که برای ماهان در فیلمش بازی کرده اما وقتی این دو در مهمانی همدیگر را میبینند، ماهان او را نمیشناسد. خود این موضوع یک نکته طنز است که مخاطب فیلم مردی بدون سایه با یک بار دیدن فیلم ماهان کوشان، خورشید را میشناسد اما ماهان کوشان که یک مستندساز است و بارها آن فیلم را در مراحل ساخت و تدوین فیلم دیده است، خورشید(با بازی بهآفرید غفاریان) را نمیشناسد. به هر حال خورشید نیز در این فیلم یک شخصیت بلاتکلیف است. اساسا علت حضورش هم مشخص نیست.
نگارنده مطلب از روند شکلگیری فیلم اطلاعاتی ندارد اما تو گویی کل فیلم بر مبنا و از طفیلی سکانس اولش شکل میگیرد. حتی شاید تنها سکانسی که مقداری و فقط مقداری از داستان “زن پارسا” عطار را تصویر سازی میکند همان سکانس باشد.
یکی دیگر از حفرههای فیلمنامهی پر حفرهی این فیلم، موضوع پیشامد کرده در همین مهمانی شبانه است که به علت مرگ آن دختر در اثر اوردوز، تمام افراد حاضر در مهمانی از جمله ماهان فراخوانده میشوند.اولا در کمال تعجب ملاحظه میشود که مامور پیگیری این پرونده نیز پلیسی است که نقش آن را فرهاد اصلانی بازی کرده است. یعنی کل این کشور در فیلم مردی بدون سایه فقط یک پلیس دارد و آن هم جناب فرهاد اصلانی است با فیزیکی آنقدر نامتناسب با یک پلیس که حتی خود کارگردان ترجیح داده او را بعد از این پرونده بازنشسته کند. دوما اصلا مشخص نمیشود که سرانجام این پرونده چه شد و اساسا وجود یا عدم وجود این مقوله در داستان چه تاثیری داشته است؟!
دیگر موضوع بلاتکلیف مانده در فیلم موضوع مستند ماهان کوشان و تهدید تهیهکننده و فامیلی است که قرار بوده به ماهان کمک کند اما حالا دیگر در بند پلیس است و حتی معلوم نمیشود سرنوشتش چیست!!
اما اشتباهات فرمال فیلم به نوعی بزرگترین نقظه ضعف آن است. اشتباهاتی که نه تنها کارگردان بلکه دیگر اجزای مهم فیلم همچون فیلمبردار و تدوینگر محترم فیلم نیز در آن درگیر شدهاند.
به طور مشخص در اینجا کلیپ ساخته شده توسط برادرزن فواد دشتآرا مورد نظر نگارنده است. جایی که فواد دشتآرا(با بازی امیر آقایی) در حال فیلمبرداری از سایه(با بازی لیلا حاتمی) است. در حالیکه دوربین دارد تصویر فواد دشتآرا را در حال فیلم برداری از سایه نشان میدهد که در این حالت قاعدتا باید در تصویر فواد حضور داشته باشد اما در کمال تعجب اینگونه نیست. یا دوربین از نمای پایین از سلفی گرفتن این دو تصویر میگیرد که لازمه اینکار اینست که برادر زن فواد(با بازی نادر فلاح) روی زمین در یک قدمی این دو خوابیده باشد که این مسئله هم خندهدار است.
همین لکنت فرمال در سکانسهای انتهایی فیلم و در جایی که دنیای واقعی و خیالی هامون با یکدیگر درهم می آمیزد، تکرار میشود و بیننده را کاملا سردرگم میکند.
نکته مهم دیگر دربارهی فضاسازی در فیلم است. فضاسازی در فیلمهای اجتماعی ماحصل نگاه کارگردان به اجتماع است. فضاسازی در این فیلم نیز حاصل نگاه کارگردان محترم به جامعه است. میشود زاویه نگاه ایشان را در تفاوت بین فضاهای اجتماعی در کاتهای مکرر رفت و برگشتی در اسپانیا و ایران مشاهده کرد. ایران کشوری با ماشینهای زیاد و بوقهای وحشتناک و مردهای عصبانی و زنان فیس و افادهای و برادران غیرتی و … است اما اسپانیا کشوری آرام و در حال جشن و سرور با آتشبازی و مناسب برای راه رفتن است، زنان ناکام مانده از عشقش اهل گفتگو و مهربانی هستند و سایه نیز در آن فضا سنگ صبور آنها میشود. در اینکه فضای کنونی کشور اسفناک است شکی نیست اما این مقدار رمانتیک نشان دادن اسپانیا و کنتراست آن در مقابل تراژدی ایران نیز واقعا خندهدار است. مضحکتر از آن حرفهایی است که بین زن اسپانیایی شکست خورده در عشق و سایه مطرح میشود. حرفهایی از جنش توصیههای اخلاقی مادربزرگانه و واقعا شعاری. کارگردان محترم ظاهرا فکر کردهاند که اگر کلیشهها و شعارها به زبان اسپانیایی بیان شوند دیگر شعار نیستند اما به واقع شعار به زبان اسپانیایی نیز شعار است.
در پایان باید گفت مردی بدون سایه فیلمی با ساختار بسیار ضعیف ولی با دغدغهای بسیار شریف و مهم ساخته شده است. دغدغهای که در بسیاری از فیلمها به دام خیانت افتاده است اما در این فیلم به خوبی مرز خود را با خیانت مشخص کرده است. فیلمی که اشتباهات مکرر در داستانگویی و لحن دارد و دوست داشته است فیلم خوبی باشد اما افسوس…
این نقد فیلم بر اساس نسخه نمایش داده شده در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر نوشته شده است.
این فیلم به معنای واقعی کلمه فیلم میان مایه ای بود
واقعا فیلمش الکی بود… خصوصا کلیپی که از سایه گرفتن توی اسپانیا مگر اینکه دشت آرا خودش میخاسته کلیپ پخش بشه و اینم هیچ توجیهی نداره چون دشت آرا اصلا سایه رو از قبل نمیشناخت چه برسه دشمنی . مادر سایه هم در کمال آرامش نشسته جنازه تنها دخترش بیارن… ضعیف بود…باتوجه به بازیگرا توقع بیشتری میرفت
سلام من این فیلم رو دیدم و دوستش داشتم . چون به نظر من یک سناریوی پنهان درون ان بود که بیشتر روی همون کار میخواست بکنه . وجود بخشی از انسان ها به نام سایه که معدود کسی از ان با خبر است . اینکه چگونه او از یک مستند ساز تبدیل به یک ادم شکاک میشود نشان دهنده بخشی از مرد بود که خودش از ان با خبر نبود ولی درونش وجود داشت. شکاکیت .
به نظرم این فیلم کاملا سمبلیک ساخته شده و حتی انتخاب نام سایه برای همسر هم از روی عمد بوده است . و اینکه مادر دختر در انتها میگوید برو سایه تو پیدا کن … این همان چیزیست که موضوع اصلی فیلم است . پلیس در این فیلم نقش یک گمتگو درونی و یا در واقع خود خردمند مرد رو داره که میخواهد مرد را اهسته به سایه اش نزدیک کند . فیلم های فرستاده شده از شخصی که ناشناس است همانطور که گفتید از پایین گرفته شده در واقع پیام های سوظن هست که سعی در تثبیت خیانت دارد . و مهم تر از نقش خورشید در قسمت مهمانی صحبت هایش قابل تامل بود . در واقع انگار قسمت نابالغ و سرکش مرد بود چرا که بدنبال یک تصمیم کلی برای همه چیز بود . و پیش بینی راه حل خودکشی ولی جرات نداشتن را هم میکند به طریقی . و مرد در قسمتی دیگر به روی پل میرود انگار میخواهد خود را بکشد اما این کار را نمیکند . و در اخر طعنه میزند روش تو ایگنور کردنه . در واقع باز هم خیر از سایه ای میدهد که مرد نمیخواهد ان را ببیند و مرد از او فاصله میگیرد … و مابقی داستان نیز به همین شکل. دیدگاه من اینگونه بود البته چون من واقعا تحلیل گر نیستم
اتفاقا به نکات خیلی جالبی اشاره کردید، فقط کاش فیلم به لحاظ داستان و ساخت قویتر بود.
انگار یک چیزاییش با هم نمیخوند، منم اطلاعات سینمایی ندارم که بتونم منظورمو درست بگم، ولی یک چیزایی انگار کم داشت، و یک چیزایی هم اضافه و بدون استفاده.
با سلام
به غیر از ایراداتی که مطرح شد که کم و بیش به همه چیز اشاره شد
چند موضوع باز وجود داشت،
اون خانواده ای که داشتند تهدید میکردند که چرا اون فیلم اول ماجرا ساخته شده، جواب این مسئله روشن نشد که مشکل اون خانواده چی بوده است ؟
سایه با حرف هایی که همسایه برای پلیس تعریف کرده بوده که چیزی رو بر دوش از خانه بیرون برده و لکه های خون در راا پله ، به نظر میرسیده توسط شوهر به قتل رسیده، ولی چرا پلیس دستگیرش نکرده است ؟
اساسا فساد در یک شرکت هلدینگ چه دخلی به موضوع فیلم داشت ؟
من فکر میکنم باید فیلم طوری پیش برود که با واقعیات جنایی و پلیسی و قوانین مملکتی همخوانی داشته باشد.
بیشتر به یک جک شبیه بود مانند همون قسمت که بازیگر نقش فیلم خودش رو در مهمانی با اون هم صحبت نشناخت!!
با آرزوی فیلم های بهتر
حس میکنم شما خود نویسنده هستین ک کل ابهامات فیلم رو توضیح دادین ، درکل برای افراد ضریب هوشی زیر ۱۱۰ این فیلم خوب نیست 😂
افتضاح. افتضاح
وقت تلف کنی بود نبینید
اعصابمون خرد شد
چرا مادر سایه اصلا نگران نبود؟
من فکر میکنم که علی مصفا زنشو میکشه و کولش میکنه میبره یه بیابونی جایی پرتش میکنه. بعد میاد خونه میخوابه. و چون بیماری توهم داره فکر میکنه زنش اومده و توی خونست. برای همین توی چندتا سکانس صداش میکنه و تصور میکنه که رو به روش نشسته ولی توهم میزنه.
ولی کلا مجهولاتش زیاده و جای پرسش از فیلمنامه نویس زیاد …
مثلا چرا فیلما به دست علی مصفا میرسه؟
نقش برادر اون دختره توی فیلم چیه؟
و…
دقیقا چی شد؟ الان توهم زد علی مصفا ؟ چون مشروب خورد توهم زد زنشو کشت؟ یا کلا نکشت فقط توهم بود؟
اسم خواننده ای که خورشید تو پارتی گوش میداد چی هست کسی نیدونه؟
همون که صدا هارو رنگ می بینه اسم خواننده چی هست؟
باید بگم آبکی ترین فیلمی بود که تا حالا دیدم با این که موضوع فیلم دغدغه عصر ماست این فیلم در خور چنین موضوع مهمی نبود
فیلم بسیار پریشونی بود.. تمام موضوعات بدون جمع بندی رها شدن.. حتی اصلی ترین شخصیت فیلم یعنی ماهان شخصیت پردازی نشده بود اصلا نفهمیدم واقعا نسبت ب زنش حساس شده بود یا دوس داشت پیشرفت کنه روابطش با دوستاش اصلا مشخص نبود صمیمی هست نیست حتی علاقه اش ب دخترش مشخص نبود
شخصیت سایه اصلا مشخص نبود عاشق شوهرشه اونجور ک گفته شد بخاطر شوهرش تو روی مادرش ایستاد
و سوالی ک واقعا نمیتونم واسش توجیهی بیارم چرا سران شرکت هلدینگ میخواستن پاپوش درست کنن واسه سایه.؟!
در کل پر از ضد و نقیض بود و واقعا خسته نباشن اینهمه زحمت کشیدن رفتن سر فیلمبرداری دیالوگ حفظ کردن تهش ک چی؟؟؟؟ از دید منه بیننده خیلی بد بود فیلم باید در حد فهم باشه و منطقی.. قرار باشه فقط خودشون فیلمو بفهمن دیگه چرا زحمت نشرش رو میدن درست کنن خودشون بشینن دور هم ببینن
یعنی زنده بود اخرای فیلم مادر سایه داشت باهاش حرف میزد
ایرادهایی که به فیلم گرقته شده کاملن وارده با توجه به سابقه کارگردان در فیلم های قبلیش (۴۰ سالگی ودوران عاشقی)ظاهرا تمرکزش روی مسائل ومشکلات اجتماعی بوده وبه نظرم خوب توانسته از دیدگاه روانشناسی به درون و خلاهای شخصیت اصلی ماجرا یعنی ماهان اشاره کند هرچند نصفه ونیمه
اینکه در مورد موضوعی که درون خودش هست یعنی سوء ظن وتعصب و مشکلاتی که به خاطر فیلمش برایش پیش می آید واز انناراضی هست را در زندگی شخصی خودش انجام میدهد به نوعی نشان دهنده لخش ناهوشیار ذهن انسان ها(ناخوداگاه) هست که به علت فرافکنی از دیدنش درون خودش عاجز هست وتعلیق آخر داستان ومشخص نبودن وضعیت ماهان برمیگردد به سردرگمی وتوهمش در نپذیرفتن نقشش در قتل سایه که کارگردان تن را به خوبی نشان داده
واقعن نقدتونو دوست داشتم من وقتی فیلم تموم شد گفتم وا چیشد😐😂:/من هم سوالایی ک گفته شدن اومدن تو ذهنم حتی تیکه اخر بنظرم مادر سایه داشت با خودش میحرفید ک آروم حرف میزد ولی واقعن روال فیلم جوری بود ک نقض میکرد زنده بودن سایه رو خیلی گیج میکرد و هنوزم پاپوش در مورد سایه نفمیدم یعنی بخاطر این بوده ک تو اون سفر قضیه خلافای شرکتو فهمیده اگرم فهمیده بود معمولا بعنوان تهدید استفاده میکنن از فیلم اینا ی راست فیلمو دادن شوهرش:/یعنی هی میومدم تجزیه تحلیلش کنم از ی جا میگرفتم ی جا دیگ در میرفت نمیشد نتیجه گیری کلی کرد
من اخیرا فیلم را از ماهواره دیدم. برام جای سواله که واقعا بازیگرای معروف فیلم اصلا فیلمنامه براشون مهم نیست که بازی در هر فیلمی رو قبول میکنن. فیلمنامه ای کاملا غیر منسجم. با مشکلات فراوان. پر از ابهام و پر از سوژه ها و شخصیتهای اضافی و غیر ضروری.
اساسا فیلم بسیار ضعیف و مزخرف به تمام معنایی بود.
کدوم دختر اوردز میکنه ؟ نسخه ای که من دیدم همچین چیزی نداشت فقط یه مهمانی رو نشون داد ولی چیزی دربارش نشون نداد دیگه!!!
حیف به این موضوع مهم و اساسی که با این فیلم ضعیف و بی سر و ته حروم شد
واقعا متاسفم برای سازنده فیلم چرا وقت مخاطب برای ایشون اینقدر بی ارزش هست.مصداق کامل یک فیلم بی سر وته اونم با بازیگرای برجسته و به نام.