نقد فیلم ابلق
پذیرفتن باطل در مقابل حق
عوامل فیلم
نویسنده و کارگردان فیلم ابلق : نرگس آبیار
بازیگران: الناز شاکردوست، بهرام رادان، گلاره عباسى، هوتن شکیبا، مهران احمدى و گیتى معینى
نقد فیلم ابلق
خانم نرگس آبیار در تازهترین اثر خود با عنوان ابلق سعی دارد طبق روال فیلمهای گذشتهاش با بهره گیری از خصوصیات لوکیشن فیلم، داستان انسانهایی را روایت کند که فضای ملتهبی بر آنها حاکم است. فیلمساز آثار متنوعی در کارنامه سینمایی خود دارد؛ و از تجربه کردن موضوعات مختلف واهمهای ندارد. جدا از موضوع و مفهوم به فرهنگ، گویش و آداب و رسوم، در قومیتهای گوناگون علاقه مند است. حال اینکه چقدر در ارائه آنها موفق بوده است، فیلم به فیلم قابل بحث است. با مشاهده فیلمها به نظر میرسد خانم آبیار ابتدا در تحقیقات میدانی بافت آثارش راشناسایی میکند، و سپس منطبق با آن جغرافیا، به موضوعاتی میپردازد که از دل همان بافت بیرون میآیند.
بنابراین لوکیشن در سینمای خانم آبیار از اهمیت ویژهای برخوردار است. فیلمساز با شناخت و تمرکز بر روی خصایص بستری که داستان فیلم در آن روایت میشود، با تبادل اطلاعات قصد دارد میزان تاثیرگذاری فیلم را بر روی مخاطب افزایش بدهد. میتوان در مجموع گفت مهمترین ویژگی سینمای خانم آبیار نحوه ارائه موضوع اثر، متناسب با بافت لوکیشن فیلم است. فیلم ابلق با رویکردی انتقادی موضوع اجتماعی دارد و داستان فیلم در محلهای به نام زورآباد اتفاق میافتد. داستان فیلم درباره شخصیتی به نام راحله است که به او قصد تعدی کردن وجود دارد. سرانجام راحله مانع تجاوز می شود. در وهله نخست با انکار شخص مخطی گمان می شود صحت موضوع تجاوز در میان اهالی محله زورآباد مسئله اصلی خواهد شد. اما دیری نمیپاید که متوجه میشویم عده ای از خانم های همان محله زروآباد، توسط شخص مخطی در گذشته به آنها سوء نیت انجام شده است؛ و حقانیت ادعای راحله بر آنها آشکار است. بخشی از اهالی محله زورآباد همانند فیلم همه می دانند به کارگردانی اصغر فرهادی در فیلم ابلق میدانند، اما بخاطر پیامدهای ناشی از گفتن، جرئت بیان آن را ندارند.
فیلمساز در فیلم ابلق به سراغ سطحی از جامعه میرود که آداب رایج در میان آنها مختص به جغرافیای بستر فیلم است. فیلم ابلق چند ویژگی قابل اهمیت دارد که باعث درک بهتر محتوای اثر و برانگیختن عواطف مخاطب میشود.
1.خصایص شخصیتهای فیلم ابلق، متناسب با طبقه اجتماعیشان در مکان وقوع داستان ترسیم شده است. به همین خاطر شخصیتهای فیلم واقعگرایانه و باورپذیر هستند.
2. نحوه بازی بازیگران اصلی و فرعی که اغلب خوب بازی کردهاند.
3. حرکت دوربین بر روی دست که گاهی در بعضی از پلانها دچار افراط شده است، ولی در کلیت فیلم مورد قبول است.
4. کاتهای سریع فیلم که متناسب با ریتم داستان و فضای حاکم بر محله زورآباد است.
5. طراحی صحنه، طراحی لباس و گریم شخصیتها که در باور پذیری داستان فیلم بسیار موثر بوده است.
نرگس آبیار فیلمسازی است که آرام آرام در حال اوج گرفتن است. جسارت نگاهش در انتخاب موضوع و نحوه پرداخت آن رو به افزایش است. فیلم ابلق در بیان و به تصویر کشیدن افکار شخصیتها که مشابه آنها در سینمای دیگر فیلمسازان وجود دارد صراحت دارد. مضمون قانون شکنی، نوع تفریح و عدم بهداشت نقش بسزایی در ساختار فیلم دارند. ابتدا مفهوم قانون شکنی با معنای عنوان محله تعریف میشود و سپس در نحوه پرداخت زندگی اهالی محل، تشریح میشود. جریان زندگی گروهی اهالی محل در زیر حریم دکل فشار قوی برق، جریان زندگی موشها در دل جریان زندگی ساکنین محل، و نکته حائز اهمیت، تهیه و بسته بندی مواد غذایی به شکل غیرقانونی و غیربهداشتی در بطن همین بستر اتفاق میافتد. نوع بازی کودکان و تفاوت بازی آنها در بکگراندی که عظمت شهر بازی دیده میشود.
سکانس اجرای برنامه پهلوان، جدا از مفهوم اسیر شدن در چنگال قدرت، به همراه کفتربازی و شرطبندی جز تفریح اهالی محل محسوب میشود. عنوان فیلم ابلق قابل تعمق است. با مشاهده فیلم باید پرسید این عنوان چه سنخیتی با فیلم دارد و چگونه معنا میشود؟ دو رنگی در فضای ملتهب فیلم وجود دارد، ولی تیرگی بیشتر نمایان است. سیاهی و سفیدی در همتنیده شده است، و همگام با یکدیگر حرکت میکنند؛ و گاهی به یک سو بیشتر سوق پیدا میکنند. اهالی محله زورآباد بیشتر در تیرگی زیست میکنند. به معنای دیگر قرار گرفتن دو رنگ بر روی بالهای پرنده که به عنوان نمادین در فیلم به آن پرداخته شده است، نشان از شخصیت خاکستری است. شخصیتهای فیلم ابلق معرف و گویای زمان و مکانی هستند که در عالم واقعیت و جهان خارج از فیلم وجود دارند. در فیلم به خوردن تخم کفتر برای باز شدن زبان دختر راحله که بخاطر ترس بند آمده است، اشاره میشود. در واقع بند آمدن زبان دختر راحله بیانگر حال و هوای وضعیتی است که راحله در نیمه نخست فیلم به آن دچار شده است. راحله تحت تاثیر پیامدهای ناشی از گفتن، زبانش از ترس بند آمده است و سپس تحت تاثیر شرایط سخت روحی و روانی زبانش باز میشود. استدلالهای راحله به ترتیب برای پنهان کردن حقیقت از همسرش علی، بازگویی حقیقت در نزد او، دفاع از حقیقت ماجرا در نزد اهالی محل و پذیرفتن باطل در مقابل حق، کاملا باور پذیر و با یکدیگر رابطه علت و معلولی دارند. یکی از نکاتی که در پرداخت شخصیت راحله مورد توجه قرار گرفته شده است، مواجه شدن مکرر راحله با خطر و تصمیمگیری در شرایط سخت است.
راحله موظف به گرفتن تصمیم های تاثیرگذار در روند داستان است. در نهایت راحله برای حفظ منافع علی و خواهر علی که همسر شخص مخطی است، خود را گناهکار جلوه میدهد تا چاقوی علی غلاف شود. بعد از تماشای فیلم روشن به کارگردانی سید روحالله حجازی و فیلم ابلق به کارگردانی خانم نرگس آبیار، این دومین چاقویی هست که در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر از حرکت باز می ایستد. چاقو متهم را میشناسد، اما ترجیح میدهد سکوت کند. با این اوصاف میتوان پرسید غلاف شدن چاقوها در این دو فیلم مربوط به داستان فیلمها میشود و یا دلایل آن مربوط به خارج از متن است؟ که با گذشت زمان می توان به پاسخ آن رسید.
پرداختن به عنصر لهجه در سینمای خانم آبیار و وفاداری فیلمساز به برخی از بازیگران و استفاده مکرر از آنها ویژگی بارز فیلمهای خانم آبیار است. لهجه شخصیت راحله با بازی خوب النازشاکردوست در کلیت فیلم ابلق دچار ضعف است. بازیگر از حفظ تداوم لهجه عاجز است. علاقه فیلمساز به داشتن لهجه کاراکترهایش همیشه در اجرا موفق نبوده است. بازی بهرام رادان که نقش شخص مخطی با عنوان جلال را بازی میکند، در القای حس به مخاطب چندان موفق نبوده است. فیلمساز در انتخاب نقش جلال میتوانست دقت بیشتری انجام دهد.
قابل ذکر میباشد در برنامه نقد هفت که مختص سی و نهمین جشنواره فیلم فجر هست، در روزهای گذشته آقای مسعود فراستی در میز نقد مربوط به فیلم ابلق درباره فیلم گفتند: ابلق که خوب داستان نداره، داستان الکی، یکی به یکی نظر داره و اونم آره یا نه! ظاهرا فیلم درباره جنبش مد شده اخیر اروپا (یوتو) میباشد! بلافاصله دیگر منتقد ثابت برنامه هفت آقای محمد تقی فهیم به آقای مسعود فراستی تذکر میدهد که این جنبش نامش (می تو) میباشد. و آقای مسعود فراستی با کمال وقاحت تاکید میکند که بیشتر شبیه یوتو تا می تو!!! مسعود فراستی رو به دیگر منتقد برنامه هفت آقای سید ناصر هاشمزاده (دیگه لو ندم دیگه!!!) که آقای سید ناصر هاشمزاده با کنایه به مسعود فراستی، (نه دیگه کافیه). مخاطب گرامی بعد از تماشای فیلم ابلق و نقد فیلم ابلق در برنامه هفت خودتان قضاوت کنید که چه کسانی دائم در تمام برنامههای نقد هفت، جز منتقدین ثابت میباشند و به هیچ عنوان به شعور مخاطب احترام نمیگذارند.
سایر نقد فیلم هاى سى و نهمین جشنواره فیلم فجر را اینجا بخوانید.
الناز شاکردوست اخیرا بازیهای خوبی رو داشته به خصوص با هوتن شکیبا
دوست دارم ببینم این فیلم رو
وقتی منتقد خانم فیلم خانم آبیار رو که درباره مسئله خانم ها هست نقد میکنه نتیجه همین میشه؛ طرفداری بی مورد و متعصبانه از یک فیلم ضعیف.
متاسفانه نقدتون واقعا ضعیف بود و جدای از درست یا غلط بودنش،این متن اصلا شبیه نقد نبود
اون تیکه آخری که آوردین مثلا چیه؟
یعنی میخواید بگید خیلی میدونید و از این حرفا
نقد فیلم جای این حاشیه های مضحک نیست در ضمن اصلا با نقد موافق نبودم هیچ جا نقد مثبتی راجب این فیلم نخوندم اما خب ظاهرا زنانگی شما قضاوتتون رو مختل کرده
من خودم در یکی از همین به اصطلاح زورآباد ها بزرگ شدم ،با این حال نتونستم با فیلم ارتباط برقرار کنم و یه فیلم بی ربط که اصلاً موقعیت جغرافیایی و زمان مشخص و خرده فرهنگ این حاشیه نشینان رو نمیفهمه ، ولی نقد فراستی رو خوندم و باهاش موافقم ، یه گروه کارگردان و فیلم ساز هستند که واسه جایزه و اعتبار جعلی همه چیزو سیاه و کثیف نشون میدن. برای اربابان خود خوش خدمتی میکنن و یک ارزش و خوبی و یه نقطه امیدی تو فیلماشون نیست.اینا فقط به فکر منافع خودشونن و از جای دیگه دستور میگیرن.