جشنواره سی و هفتمسینمای ایراننقد فیلم

نقد فیلم روزهای نارنجی

پوستر روزهای نارنجی
پوستر روزهای نارنجی

عوامل فیلم

کارگردان روزهای نارنجی: آرش لاهوتی

نویسنده: آرش لاهوتی و جمیله دارالشفایی

بازیگران: هدیه تهرانی، علی مصفا، مهران احمدی و علیرضا استادی

نقد فیلم روزهای نارنجی

آرش لاهوتی از کارگردان های شناخته شده سینمای مستند است که روزهای نارنجی اولین ساخته بلند داستانی اش را راهی سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر کرده  است. ورود ایشان به این عرصه نشان می دهد پس از اقبال سینمای داستانی به محمد حسین مهدویان فیلمسازان حوزه مستند از ورود به این عرصه استقبال می کنند.

مجمع عمومی سازمان ملل به تاریخ 17 دسامبر 1999میلادی بر اساس گزارش “کمیته سوم اجرایی” و با توافق نمایندگان 79 کشور عضو، روز 25 نوامبر را تحت عنوان “روز جهانی محو خشونت علیه زنان ” تصویب نمود.این روز همچنین به یاد سه خواهر مبارز، علیه حکومت دیکتاتوری تراجیلو در جمهوری دومینیکن فعلی به روز نارنجی مشهور است.

پیرنگ اصلی فیلم “روزهای نارنجی” وامدار همین مفهوم است اما آن قدر خرده روایات با ربط و بی ربط به آن افزوده شده که در پیچ و تاب آن ها از یاد می رود. “روزهای نارنجی” پس از طی یک سوم ابتدایی از مسیر خود خارج و به اثری سردرگم تبدیل می شود و مانند بسیاری از آثار هم دسته خود توان جمع بندی درست را ندارد.

روزهای نارنجی میان نگاه سنتی زن روستایی به خویش و مصادیق زن مدرن دست و پا می زند و با پرش های متوالی خود را قربانی شعارهای تکراری می کند به طوری که زنی روستایی که در حال نقش آفرینی اجتماعی آن هم به صورت تمام و کمال است با مظلوم نمایی مغرق، تبدیل به قربانی نگاه فمینیستی فیلم می شود. ورود فیلم به لایه های فمینیستی -آن هم از نوع موج اولش- برای تحقیر مردان و تاکید بر بی عرضگی آن ها- به گونه ای که نشانی از یک صفت خوب در مردان فیلم مشاهده نمی شود- و نمایش زنان به عنوان سوپرقهرمان های حل مشکلات، قله کمالات زن را به یک سر کارگر خوب تقلیل می دهد.

اولین ساخته آرش لاهوتی در فرم به شدت شبیه و تاثیر گرفته از آثاری است که در چند سال اخیر حضور پر رنگی در جشنواره داشته اند. فیلمبرداری یا شاید به تعبیر بهتر تصویربرداری روی دست،  ارائه اطلاعات قطره چکانی و جایگزین شدن روابط انسانی به جای روایت داستان از جمله ویژگی های  مشترک این گونه آثار است که در نقد فیلم های جاده قدیم، مادری و … به تفصیل پیرامون آن ها قلمفرسایی نموده ایم.

اما نکته آزاردهنده در این اثر تصاویر کلوز پر بسامد از آبان با بازی هدیه تهرانی  است. این حجم از تصاویر بسته از بازیگران را تنها می توان در سریال های ابتدایی سیروس مقدم مشاهده کرد. به نظر می رسد جناب لاهوتی در هنگام فیلمبرداری برداشت درستی از تصاویر بسته یک شخصیت روی پرده عریض و طویل سینما و تاثیر آن بر مخاطب نداشته اند.

مشکل دیگر روزهای نارنجی حجم بالای تصاویر و حتی سکانس های زائدی است که نه شناخت بیننده را از شخصیت ها افزایش می دهد ، نه تاثیری بر سیر روایت دارند  و نه- در حداقلی ترین نگاه- کمکی به انتقال احساس برای تاثیرگذاری بر بیننده دارد. نمونه بارز این سکانس ها حضور مجید و آبان سر میز شام و یا آکواریم است که فقط قرار است توسری خوردن های مرد از زن را در چشم بیننده فرو کند. این سکانس ها به شدت باعث افت ریتم فیلم شده است. هر چند آثار اینچنینی قرار نیست دارای ریتمی یک فیلم روایتگر باشد اما باید بتواند بیننده را تا پایان فیلم با خود همراه کند.

اما مهمترین معضل روزهای نارنجی نداشتن دلیل مشخص برای تصمیمات اصلی قهرمان هاست که گاهی جایگاهش در فیلم را دستخوش تغییر می کند. فیلم هر قدر درباره مسائل بی ربط توضیحات با شرح و بسط ارائه می کند، از کنار آن دسته از اتفاقات اصلی که مسیر فیلم را تغییر می دهد بدون نشان دادن ما به ازای تصویری عبور می کند و همین نکته باعث می شود رویدادهای اصلی فاقد قدرت اقناع بیننده باشد. این نکته در تصمیم نهایی مجید بیش از سایر موارد رخ نمایی می کند و فیلم را به کلی از توان تاثیرگذاری محروم می کند.

تیر خلاص هم با پایان بندی تلویزیونی به بیننده زده می شود. پایان بندی فیلم نشان می دهد می توان بیش از نیمی از شخصیت ها و اتفاقات فیلم را حذف کرد بدون آن که تاثیری در روند آن داشته باشد. قرض گرفتن پول، بد رفتاری های کارفرما، شخصیت های مریم، فیروزه و با نگاه بی رحمانه کاظم نمونه هایی از این حذفیات پیشنهادی هستند.

این ضعف ها بارها بیننده را از فضای فیلم بیرون می برد و ملال و خستگی را بر جان و تن او می نشاند و بدیهی است که توان نفوذ به لایه های معنایی را از فیلم سلب می کند. “روزهای نارنجی” غیر از عنوانی که در کنایه اشاره ای به خشونت علیه زنان دارد نشانی از مضمون مورد انتظار  در خود ندارد و مانند سایر آثار مشابه با نگاه غیر واقعی و دراماتیزه نشده، نقض غرض می کند و ظلمی دیگر به زنان جامعه روا می دارد.

این نقد فیلم بر اساس نسخه نمایش داده شده در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر نوشته شده است.

امتیاز کاربران: 2.99 ( 4 رای)

محمد حسین قلی‌پور

نويسنده سينمايى موسس و سردبير "اى من" موسس و سردبير سايت "Filmovies"

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

18 + یک =

دکمه بازگشت به بالا