جشنواره سی و پنجمسینمای ایراننقد فیلم

نقد فیلم قاتل اهلی

قاتل اهلي

قاتل اهلی
قاتل اهلی

ناسازگاری: نقد فیلم قاتل اهلی 

فیلم قاتل اهلی، آخرین اثر استاد مسعود کیمیایی سعی دارد با کنایه گویی، پنهانکاری و پرداختی رمزآلود درباره حقایق روز جامعه سخن بگوید. فیلم دیالوگ محور است و بر روی خصایص شخصیت و خصایص اجتماعی فعلی تاکید دارد. برخی مضامین فیلم با صراحت گفته می شوند. اما برخی دیگر مشروط به مضامین دیگر و با قاطعیت از متن فیلم به دست نمی آیند. با اندکی تامل می توان دریافت فیلمساز نمی توانسته است که پرداختی سر راست داشته باشد. آقای احمد طالبی نژاد درباره فیلم حکم نوشته بودند که کیمیایی داستان و حرفی را که می خواهد در حکم بزند، شبیه چشمه زلالی است که از کوه سرازیر می شود و به رودخانه می ریزد ( بستر درام). این رودخانه، پر از سنگلاخ و موانع است و اجازه نمی دهد آب جریان پیدا کند و سر راست به سوی دریا حرکت کند. به خاطر اهمیت بستر موضوع می توان گفت تعبیر آقای طالبی نژاد درباره قاتل اهلی نیز صدق می کند. فیلم به لحاظ معنایی و ساختاری معرف جامعه ای است که در آن ساخته شده است. قاتل اهلی حرفهای بسیاری برای گفتن دارد، اما اینکه چقدر در گفتن حرفها موفق عمل کرده است برخی دلایل آن به خارج از متن مربوط می شود و ایهام داستان قاتل اهلی ناشی از ملاحظات است. ولی چیزی که مسلم و مشخص است مضامین فیلم در واکاوی دیالوگ ها به راحتی قابل درک است و پیام نهایی از زبان یکی از قهرمانان فیلم، دکتر جلال سروش شنیده می شود که می گوید این روزها حقیقت بیشتر از همیشه تنها است. فیلم با رویکردی اجتماعی ، انتقادی و واقع گرایانه علاوه بر دغدغه های امروز جامعه بار دیگر تم های مشخص و برجسته سینمای کیمیایی را یادآوری می کند. مضامین قاتل اهلی عبارت است از: عشق ، مردانگی ، رفاقت ، عدم رفاقت ، حقیقت ، عدم حقیقت ، فساد مالی ، فساد اخلاقی ، تورم ، ستیز ، وجدان ، هنر ، انتقام ، بی عدالتی ، تهمت ، عقده گشایی واعتراض که نقش بسزایی در پرداخت شخصیتهای فیلم دارد. شخصیت ها نسبت به زمانه معترض هستند. بغض آلود سخن می گویند. از زخم پیش داستان رنج می برند و هریک به نوعی سعی بر ستیز و عقده گشایی دارند. بهمن دلباخته دختر سروش به واسطه هنر و خوانندگی عقده گشایی و مبارزه می کند. جلال سروش به واسطه مقاومت در برابر شرکت پیسارو که گذشته و اکنون سیاه دارد مبارزه می کند. سیاوش دیگر قهرمان جوان فیلم با بازی قابل تحسین امیر جدیدی به واسطه زور بازو که از پاکی سرچشمه می گیرد مبارزه می کند؛ و مهم تر از همه مسعود کیمیایی به واسطه ساختن فیلم اجتماعی که معتقد است هنر یعنی مردم و هنر بی مردم وجود ندارد و علاقه ای به هنر سرد ندارد، مبارزه می کند. قاتل اهلی با وجود فضایی غم آلود لحن گرمی دارد. با سخنرانی جلال سروش از ابتدای فیلم متوجه نقد اجتماعی از جنس زمانه و از جنس کیمیایی می شویم. در روند قاتل اهلی تا انتها همچنان نقد اجتماعی به واسطه شخصیتهای مختلف گسترش پیدا می کند. شخصیتها به کمک هم می آیند تا در انتقال پیام ها به مخاطب کمک کنند. بهمن بیشتر از اینکه خواننده باشد، بنا بر ملاحضات راوی داستان است و داستان را در عرض فیلم به حرکت در می آورد.
قاتل اهلی عنوان با معنایی است و با فضا و لحن فیلم سازگاری دارد. از یک سو فهم عنوان قاتل اهلی در فضایی غم آلود و سرد مفهوم پیدا می کند. چرا یک انسان قاتل اهلی می شود؟ اصلا مگر قاتل، اهلی هم می شود؟ و از سویی دیگر منطبق بر غم، لحن و حرکت گرمی با خود به همراه می آورد. چگونه یک انسان در راستای خیر در برابر شر به پا می خیزد؟ عملکردی قهرمانانه دارد و سرانجام تاوان می دهد. سینمای مسعود کیمیایی از قیصر تا آخرین اثر سرشار از قاتل های اهلی است که هر یک به نوعی خود را برای احیای حق مکلف دانسته اند. همواره مبارزه فردی و انتقام شخصی در اولویت بوده است و در حقیقت ستیز بنیان تمام سینمای کیمیایی را تشکیل می دهد. شکل و دلیل انتقام گرفتن سیاوش، تفکر مردی را در اواخر دهه چهل تداعی می کند. سیاوش در دقایق پایانی فیلم خطاب به جلال سروش و حاج آقا نور می گوید: مامور قانون بعد از جرم می آید. سیاوش همانند قیصر نتوانست در برابر ناملایمات ملایم باشد چرا که از سینمای کیمیایی می آید. مسئولیت فردی و مسئولیت اجتماعی سبب می شود تا سیاوش عکس العملی از جنس سینمای کیمیایی نشان دهد.

معلم خوب شاید همه درسها رو نگه، اما شاگرد خوب اونیه که نگفته ها رو بفهمه

آخرین اثر مسعود کیمیایی عاری از نقاط ضعف نیست، همانطور که گفته شد برخی دلایل آن متعلق به خارج از متن است که به طور کلی بر روی ساختار و نحوه پرداخت فیلم تاثیر گذاشته است. قاتل اهلی دیالوگ محور است. اگر تصویر را از صدا جدا کنیم، تنها به واسطه حجم بسیار دیالوگ ها می توان دغدغه های فیلمساز و پیام نهایی فیلم را دریافت. فیلمساز توسط میزانسنی ضمنی که دیالوگ جزیی از آن است و سهم بزرگی در فیلم دارد و گاهی با زبان تصویر و تمثیلی سخن گفته می شود، سعی به برقراری ارتباط با مخاطب را دارد. بخش اندکی از کاستی های فیلم متعلق به درون فیلم و کارگردانی می باشد. از جمله پلان های مربوط به تماشاگران در کنسرت بهمن ، نحوه حضور سیاوش در استخر و سکانس اعتراض کارگران در کارخانه که در اجرا ضعیف است و تصنعی به نظر می آید، قاتل اهلی تصویربرداری خوبی دارد. دوربین حرکت اضافه انجام نمی دهد و منطبق بر ریتم داستان حرکت می کند. در مجموع قاتل اهلی نشانه های سینمای کیمیایی را به همراه دارد. قهرمان و ضد قهرمان دارد. ضد قهرمان، توسط قهرمان کشته می شود و در نهایت قهرمان تاوان قهرمان بودن خود را می دهد. سروش و سیاوش هر دو قهرمان فیلم بر یک اصل تفاهم دارند. هر دو نمی توانند در برابر ندای وجدان گوش شنوایی نداشته باشند. هر دو بسیار سلامت هستند و همان طور که در فیلم بدان اشاره می شود ” آدم سلامت را می زنند.”

برای مطالعه سایر نقد فیلم های سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر روی لینک کلیک کنید.

امتیاز کاربران: 2.08 ( 2 رای)

نوشته های مشابه

6 دیدگاه

  1. فیلم حدود ۲ ساعت بود و تقریبا از دقیقه ۴۰ به بعد نه تنها جذابیتی نداشت، حتی سر درد هم گرفتیم.
    وجود خانم لعیا زنگنه اون وسط چی بود؟ میخواست بگه حتی ایشونم صیغه ای دارن؟ وسط بدبختی‌هاش دنبال دوغ محلی بود؟ 😮
    پولاد کیمیایی ۱ کلمه… فاجعه بود! ۳ تا اهنگ خوند، مگه خوانندست که ما مجبوریم ۱۰ دقیقه از فیلم رو به صداش ایشون گوش بدیم!
    کلا هم ربطش به فیلم مسخره تر از خانم زنگنه بود..
    نقش اقای نور در فیلم.. که تو خونش تابلو مصدق داشت چی بود؟
    عکس مصدق اون وسط که چی؟
    دیالوگا همش افرای و تهوع اور و بزرگنمایی که نه داستان تخیلی بود!
    خیلی مسخره نیست شما زندانی باشی بعد وسط بدبختی قران بخونی؟
    بابا بخدا اینا تخیلیه، سوپرمن منطقی تره تا این حرفا…
    مامان بابای بهمن چی کاره بودن؟
    اخر فیلم پرده رو کشید که بگن چی؟؟؟!!
    افتضاح
    حیف پول
    حیف وقت

  2. آقا مسعود کیمیایی، دوستت داریم. مثل همیشه ستاره اید.
    با این فیلم دوباره برگشتید.
    وقتی جسدهای شیشه ای رو می خوندم، دوست داشتم فیلمهاتون بازم برگرده به گذشته و مثل کتابهاتون باشه .عالی بودید. دیالوگا مثل همیشه.شما از نظر من عشق و سیاست و زن رو بیشتر از همه بلدید.
    اگه ایران یه جامعه شناس، یه فیلسوف داشه باشه، اون شمائی.سیاوش، بهمن، مهتاب و جلال…همه و همه واسه نسل امروز بودن.تو رئیس، محاکمه در خیابان شاید یه کم حرفاتون، قهرمان هاتون از واقعیت امروز دور بودن.هر چند اونها هم یه دنیا حرف داشتن واسه گفتن.
    هرچند خودتون گفتید این فیلم شما نبود، اما ، چرا ؛بود. کی میتونه مثل شما بنویسه.
    شماز از زمانه انقدر جلوترین که حق بدید، خیلی ها نفهمنتون.
    مخلص شمائیم تا همیشه…

  3. فیم واقعا سیاست کثیف د دلالای اقتصادی رو با وضوح توصیف کرده بود و مشکلات اقتصادی و اجتماعی امروز مملکت رو به خوبی نشون داده بود و متن موزیکاش واقعا عالی بودن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هشت − 3 =

دکمه بازگشت به بالا