یادداشت

نتفلیکس غولی برای تمام فصول – قسمت دوم

پیشنهاد بی شرمانه

نقطه عطف و سکوی پرتابی که نام نتفلیکس را در سراسر ایالات متحده بر سر زبان ها انداخت نه از این تلاش های شرافتمندانه تبلیغاتی که از بهره برداری حساب شده از یک رسوایی اخلاقی ملی بود!

از آغاز سال ۱۹۹۸ زمزمه های در گوشیِ حیرت انگیزی درباره روابط غیر اخلاقی بیل کلینتون، رییس جمهور وقت ایالات متحده با مونیکا لوینسکی دستیار ویژه ۲۲ ساله اش در محافل سیاسی کشور پیچید. با درز این اخبار به مطبوعات آمریکا، شایعات رنگ حقیقت به خود گرفت. واکنش اولیه کلینتون تکذیب و تبری جستن از اتهامات وارده بود اما هر لحظه که می گذشت بر ابعاد این گلوله برفی­‌ای که از کاخ سفید به سمت جامعه رها شده بود افزوده می شد. ماجرای این رسوایی تا تابستان همان سال مانند یک بمب خبری سرتیتر تمام خبرگزاری های جهان و نقل مجالس عام و خاص بود. فشار نهادهای مستقل و تحقیقات مقامات رسمی عاقبت بر درستی این رسوایی مهر تایید زد. سپتامبر ۱۹۹۸ بیل کلینتون با ادای شهادت در جلسه ای چهارساعته در برابر قاضی دیوان عالی آمریکا اتهامات وارده را پذیرفت و از ملت آمریکا و خانواده اش طلب بخشش کرد.

نتفلیکس از این رسوایی یک بهره برداری تمام عیار کرد. آنها کل جلسه ۴ ساعته دادگاه را روی دی­‌وی­‌دی ضبط و برای فروش عرضه کردند. خیلی زود ۲۰۰۰ نسخه از این اعترافات با قیمت اولیه ۱۰ دلار فروش رفت، اما این فرصت طلبی هوشمندانه به اینجا ختم نشد. نتفلیکس کمی بعدتر اعلام کرد که در جهت «آموزش و بالا بردن آگاهی جامعه درباره این حوادث تاریخ ساز» قیمت فروش فیلم دادگاه را به ۲ سنت! کاهش داده و مشتریان می توانند با پرداخت این مبلغ عجیب و ۲ دلار هزینه حمل و نقل، ماجرای این رسوایی را در منزل تماشا کنند.

این استراتژی فروش به سرعت جمع سفارش‌ها را تا ۱۰هزار نسخه افزایش داد، گرچه این فروش با آن قیمت کذایی درآمدی برای کمپانی نداشت، اما انتفاع اصلی نتفلیکس از خبررسانی و گزارش هایی بود که مطبوعات آمریکا درباره آنها چاپ کردند و به یک باره نام نتفلیکس را بر سر زبان ها انداختند. این موضوع ترافیک سرویس آنها را چند برابر کرد!

بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد

نتفلیکس کم کم به نامی آشنا در صنعت سرگرمی تبدیل می‌شد. آنها مدتی بعد و با توجه به ورود آمازون غول تجارت آنلاین دنیا به این بازار، برنامه فروش فیلم خود را متوقف کرده و بر طرح های «اجاره» فیلم تمرکز کردند و البته در ازای این خوش خدمتی در وب سایت پرترافیک آمازون صاحب تبلیغ شدند. خدمات متفرقه نت­فلیکس روز به روز غنی تر می شد و علاوه بر اخبار، پیشنهادها و معرفی فیلم های جدید، بخش تحلیل فیلم به قلم لئونارد مالتین منتقد و نویسنده صاحب نظر آمریکایی به وب سایت کمپانی افزوده شد.

در ۱۹۹۹ نتفلیکس از استراتژی جدیدی پرده برداشت. تا آن زمان یکی از مشکلات همیشگی کرایه فیلم، چه در پلتفرم سنتی و چه در سیستم آنلاین بازگرداندن نسخه های فیلم در مهلت مقرر و یا پرداخت جریمه های تاخیر بود. نت­فلیکس با معرفی سیستم اشتراک جدید خود این محدودیت را حذف کرد و از آن پس مشتریان می توانستند با آبونمان ماهانه ۱۹ دلار، چهار فیلم را به صورت همزمان و تا هر زمانی که مایل بودند در اختیار داشته باشند و با تحویل آن فیلم های جدیدتر را رزرو کنند.

نت­فلیکیس همچنین الگوریتم جدیدی به نام CineMatch را معرفی کرد که با تجزیه و تحلیل حساب کاربری مشتریان و بررسی  الگوهای کرایه فیلم مشتریان، افراد دارای سلایق یکسان را مشخص و بر اساس علاقه مندی های مشترک به آنان پیشنهاد فیلم می کرد. این الگوریتم همچنین قادر بود بر اساس سلیقه افراد متاهل فیلم هایی را پیشنهاد دهد که هر دو نفر از تماشای آن لذت ببرند.

این به روزرسانی ها چنان مورد استقبال واقع شد که نت­فلیکس رسما طرح اجاره فیلم تک نسخه ای خود را کنار گذاشت. در این زمان آرشیو کمپانی بیش از ۷۰۰۰ عنوان فیلم را برای ۲۵۰هزار مشترک خود پوشش می داد.

یکی از نقاط قوت نت­فلیکس چست و چابکی آنان در عقد قراردادها و طرح هایی بود که باعث می‌شد عناوینی در اختیار داشته باشند که در آرشیو رقبای سنتی و جدید پیدا نمی شد. نت­فلیکس نه تنها امتیاز انحصاری نشر خانگی بعضی استودیوها را در اختیار داشت بلکه در بازارهای محروم و بی سر و صدایی چون فیلم های مستقل و خارجی نیز فعال بود؛ رویه ای که کم کم قدرت بیشتری گرفت و نتفلیکس را به یکی از مهمترین حامیان فیلمسازی مستقل تبدیل کرد تا سرانجام خود به عنوان تولیدکننده در این عرصه قدم بگذارد.

نت­فلیکس حتی از بازار بالیوود بی اعتنا نگذشت و در آرشیو خود بیش از هزار عنوان فیلم هندی داشت، فیلم هایی که در کوتاه مدت با عناوین جدیدتر جایگزین می شدند.

جنگ تا سوددهی

اگر تاکنون با سری مقالات استودیوهای بزرگ فیلمسازی همراه بوده باشید حتما متوجه بعضی فصل های مشترک در تاریخچه آنها شده اید. یکی از نقاط اشتراک آنها سال های میانی دهه ۴۰ میلادی است. سال هایی که زبانه های جنگ جهانی دوم در حال زبانه کشیدن بود و ترکیب احساسات عاشقانه و فیلم های جنگی، احساسات میهن پرستانه جامعه را تحریک و سالن های سینما را لبریز از تماشاچیانی می کرد که فراری و عصبی از واقعیات جنگ، رو به سینما آورده بودند.   

این روند تاریخی به نوعی دیگر برای نت­فلیکس تکرار شد. حملات تروریستی وحشتناک یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ شوک منفی بزرگی بر اقتصاد آمریکا گذاشت اما برای نتفلیکس فرصت رشد بود چراکه به ناگهان جامعه ترسیده آمریکا ترجیح داد آخر هفته ها را بیشتر در خانه بماند و فیلم تماشا کند. مشترکان نت­فلیکس به ناگهان دو برابر شدند!.

نت­فلیکس در تمام این سال ها و با تمام سخت­کوشی و ایده های بکری که داشت هرگز به سودآوری نرسیده و در بهترین حالت تنها هزینه های خود را پوشش داده بود، اما حالا و با این افزایش مشتری اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرد و جسارت آن را یافت که گام بزرگ بعدی را بردارد. حال نوبت عرضه عمومی سهام بود!

فروش سهام و تبدیل کمپانی به شرکتی عمومی، اصلی­ ترین روش جذب سرمایه و ­گسترش  فعالیت در ایالات متحده آمریکاست. نتفلیکس نیز که در چند سال اخیر رشد قابل توجهی داشت آماده ورود به این کارزار بود که ناگهان حباب «دات کام .Com» ترکید!

ناگهان پرده برانداختی

اوایل دهه ۹۰ میلادی و سال های منتهی به هزاره جدید را آغازگر دوره جدیدی از تاریخ بشریت به نام عصر اطلاعات می دانند. با اختراع اینترنت و در فاصله بین سال های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۷ نرخ مالکیت کامپیوترهای خانگی در جامعه آمریکا به ۳۵ درصد افزایش یافته و استفاده از آن از یک پز تجملی به یک ضرورت تبدیل شده بود.

به تبع همین فرآیند، موج بزرگی از سرمایه گذاری در کسب و کارهای آنلاین به راه افتاد. نقل قول بامزه ای در تاریخ وجود دارد که در آن دوران هر شرکتی که یک پسوند e (به نشانه خدمات الکترونیک) به نام خود اضافه می کرد بلافاصله با افزایش قیمت سهام خود مواجه می شد! رقابت بر سر دامنه های .com چنان بالا گرفت و سرمایه گذاران چنان شیفته نمودارهای صعودی  شرکت های اینترنتی شده بودند که توجهی به ماهیت سودآوری خدمات آنها نشان نمی دادند. این وضعیت ادامه داشت تا بالاخره در سال های اولیه قرن جدید، بازار از تعادل خارج شد. شرکت ها و سرمایه گذاران زیادی به خاک سیاه نشستند و کمپانی هایی چون آمازون، گوگل، ebay و سیسکو با افتی حتی ۹۰۰ درصدی در ارزش سهام خود مواجه شدند.

نت­فلیکس نیز با وجود آن که هنوز سهام خود را عرضه نکرده بود از تاثیرات این بحران مستثنی نبود و تا مرز ورشکستگی پیش رفت و سال ۲۰۰۱ را با اخراج یک سوم از کارکنان خود و ضرری ۲۰ میلیون دلاری به پایان رساند.

مژده رحمت برساند سروش

اما عنصر شانس این بار نیز آنها را تنها نگذاشت. در کریسمس سال جدید قیمت فروش پخش کننده های DVD به زیر صد دلار کشیده شد و این دستگاه را به جذاب ترین کادوی تعطیلات آن سال تبدیل کرد. شاید نقل قول ِپتی مک کورد Patty McCord – مدیر ارشد کمپانی – واضح ترین توصیف ممکن از آن دوره باشد: «وضعیت دیوانه کننده ای بود. اوایل ۲۰۰۲ مشترکان ما  ۳۰ درصد افزایش یافت آن هم در حالیکه ما ۳۰ درصد نیروی کار کمتری داشتیم!»

افزایش فروش پخش کننده ها نسبت مستقیمی با رشد نت­فلیکس داشت. برای تخمین بهتر ابعاد این پتانسیل جدید لازم است یادآوری شود که نت­فلیکس زمانی که کار خود را در ۱۹۹۸ شروع کرد کمتر از یک درصد آمریکایی ها این دستگاه ها را در خانه داشتند ولی تا اوایل سال ۲۰۰۴ این رقم به بیش از ۷۰ درصد رسیده بود! و این افزایش یک معنی بیشتر نداشت و آن این بود که نت­فلیکس سرانجام راه خود به خانه ها را پیدا کرده بود.

از اینجای داستان به بعد را می توان با سرعت بیشتری طی کرد. نت­فلیکس دیگر بازیگری مهم در صنعت سرگرمی آمریکا و به نماد استفاده هوشمندانه از تجارت الکترونیک تبدیل شده بود. آن ها در سال ۲۰۰۵ رکورد ثبت سفارش یک میلیون DVD در روز را شکستند. رقبای قدیمی و ویدیو کلوب های زنجیره ای سنتی همچون بلاک باستر Bluckbuster – که در اوایل کار یک سینک  آشپزخانه را به نشانه تمسخر به دفتر مرکزی کمپانی پست کرده بود – یکی یکی سر به راه نتفلیکس گذاشتند و یا برای همیشه منقرض شدند.

روند رو به رشد ادامه داشت تا نت­فلیکس کم کم متوجه ظرفیت VOD ها یا همان سیستم پخش آنلاین محتوا بر مبنای  درخواست کاربران شد. با افزایش سرعت اینترنت مردم دیگر می توانستند به راحتی فایل های ویدیویی را آنلاین و بدون قطعی تماشا کنند و این برای نت­فلیکسی که همیشه یه گام از دیگران جلوتر بود یک فرصت استثنایی به شمار می رفت.

با تمرکز بر پخش آنلاین فیلم ها، نت فلیکس رفته رفته از بزرگترین مشتری «سرویس های درجه یک» پست آمریکا به بزرگترین مصرف کننده پهنای باند اینترنت قاره آمریکا شمالی تبدیل شد. این قابلیت جدید با حذف فیزیکی ملزومات و دردسرهای پست، سرعت پخش آنی و قابلیت توزیع بسیار گسترده تر به محبوبیتی فوق العاده دست یافت تا هم اکنون بزرگترین پخش کننده آنلاین در جهان باشد.

اما شاید بتوان بزرگترین نقطه عطف نتفلیکس را چرخش این کمپانی از یک توزیع کننده صرف به تولید محتوا دانست. آنها دیگر آن قدر تجربه و سرمایه داشتند که پا در مسیر بزرگان این عرصه بگذارند.

نتفلیکس در سال های اخیر در ژانرهای گوناگونی دست به تولید اختصاصی زده است. سیتکام، مینی سریال، انیمیشن، استندآپ های کمدی و فیلم های مستند از موضوعات مورد علاقه نتفلیکس است.

اما عمده موفقیت و مشهورترین تولیدات نتفلیکس در ژانر درام بوده است. سریال هایی بزرگ و پرخرجی که همچون محصولات شبکه های بزرگ آمریکایی فراگیر شدند. مجموعه هایی مانند نارکوس(۲۰۱۵-۲۰۱۶) که به ماجرای زندگی مافیای بزرگ کلمبیا پابلو اسکوبار می پردازد، حس۸ (۲۰۱۵-۲۰۱۷) ساخته واچوفسکی ها درباره هشت غریبه از نقاط مختلف جهان از طریق ارتباط ذهنی با یکدیگر در ارتباطند و یا نارنجی مد جدید است(۲۰۱۳-۲۰۱۷) که روایتگر زندگی یک زندانی زن در نیویورک است.

من قطاری دیدم که سیاست می برد

اما به طور قطع گل سرسبد تمام محصولات نتفلیکس مجموعه House of Cards (۲۰۱۳-۲۰۱۷) است. مجموعه ای به تهیه  کنندگی دیوید فنچر بزرگ که در ایران با نام «خانه پوشالی» شهرت یافته است. درامی سیاسی- هیجانی که به اتفاقات و زد و بندهای پشت پرده محافل سیاسی آمریکا می پردازد. کوین اسپیسی Kevin Spacey ایفاگر نقش سیاستمدار دموکراتی به نام  فرانک آندروود است که در تلاش برای پیمودن مدارج ترقی در واشنگتن و رسیدن به کاخ سفید از هیچ کاری فروگذار نیست. مجموعه ای آکنده از استراتژی های ماکیاولیستی، تطمیع، تهدید و پراگماتیسم که شاید از شاخصه های دنیای سیاستمداری و مصداق همان قطاری باشد که به قول سهراب چه خالی می رود!

این مجموعه نه تنها مورد توجه عامه مردم بلکه از محبوبیت خاصی بین سیاستمداران برخوردار است. سال ۲۰۱۳ باراک اوباما رییس جمهور وقت آمریکا در حساب توییتر رسمی خود یک روز قبل از پخش رسمی فصل دوم، خبر آن را پست کرد و از دیگران خواست قصه را اسپویل یا اصطلاحا لو ندهند!

از زاویه ای دیگر «خانه پوشالی» از آن جهت قابل توجه است که گرچه به شدیدترین شکل ممکن دنیای بی رحم سیاست آمریکا را به تصویر می کشد، همزمان نمایانگر درجه تحمل آزادی رسانه های مستقل است. نقل قول جالبی از بیل کلینتون رییس جمهور اسبق آمریکا درباره خانه پوشالی موجود است که: «این سریال حقیقی تر از آن است که سبک داستانی نام بگیرد. ۹۹ درصد اتفاقات فیلم واقعی ست و آن ۱ درصد هم این است که امکان ندارد یک لایحه درباره آموزش و پرورش به این سرعت در کنگره تصویب شود!»

نت­فلیکس به واسطه «خانه پوشالی» بیشتر از هر زمان دیگری آوازه اش فراگیر شد تا جایی که هم اکنون خدماتش بر طبق اعلان وب سایت رسمی این کمپانی در تمام دنیا به جز چین، کره شمالی، سوریه و شبه جزیره کریمه عرضه می شود. گرچه هم اکنون وبسایت این کمپانی در ایران فیلتر است.

آنها در سال میلادی گذشته به جز خدمات توزیعی خود بیش از ۱۲۶ عنوان سریال و فیلم اختصاصی تولید کردند که این رقم بالاتر از هر شبکه و یا کانال تلویزیونی در ایالات متحده بوده است. اگر سری به برنامه های آینده این کمپانی سری بزنید به لیستی بلند بالا از فیلم های در دست ساخت سینمایی برخورد می کنید که نشان از خیز بلند آنان برای سال های آینده دارد.

شرکتی که کار خود را کمتر از ۲۰ سال پیش با یک ایده ناب شروع کرد و در پیچ های تند تاریخ از مسیر کنار نکشید تا هم اکنون در مسیر موفقیت و شهرت نام خود را در کنار استودیوهایی با بیش از یک قرن قدمت ببیند.

 

محمد حسین قلی‌پور

نويسنده سينمايى موسس و سردبير "اى من" موسس و سردبير سايت "Filmovies"

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

چهار × 2 =

دکمه بازگشت به بالا